پدیده

مجله اینترنتی

پدیده

مجله اینترنتی

لبخند تو

ای گل زیبای من لبخند تو آرامش است
چهره‌ی خندان تو خود معنی آسایش است

در جهان چیزی برایم خوش‌تر از روی تو نیست
فکر دیگر در سرم جز تاب گیسوی تو نیست

خالق هستی تو را چون ماه زیبا آفرید
گوشه‌ی ابروی تو در قلب غوغا آفرید

من هواخواه دو چشم مست و شهلای توام
دوست‌دار قامت چون سرو، رعنای توام

بوی مویت عاشقی را سهل و آسان می‌کند
یک نگاه دل‌فریبت مرده را جان می‌کند

عشق زیبایم تویی، محبوب بی‌تایم تویی
ماه شام تارم و خورشید فردایم تویی

دل تویی دلبر تویی، وز حوریان برتر تویی
بی‌دلان را سر منم، از شاهدان سرتر تویی

در دلم شوری به‌پا کرده‌ست عشق ناب تو
نام تو آرام جان و قلب من بی‌تاب تو

بی‌قرارم در نبودت، بودنت سامان من
یک‌دم از یادم نخواهی رفت ای جانان من

حامد گنج خانلو - 13 مرداد 1393

خواهش (قیصر امین‌پور)

می‌خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می‌جویمت چنان که لب تشنه آب را

محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را

بی‌تابم آن‌چنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته‌ای چنان که تپیدن برای دل
یا آن‌چنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، می‌آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

بوی ماه مهر




بیا ز  شوق محبت در  طلیعه ی مهر                                  ترانه ساز  دل غمگسار  هم باشیم
کنون که بانگ صداقت ز لطف می آید                                بیا، بیا که در این دوره یار هم باشیم


به نام آنکه جان را فکرت آموخت                                       چراغ دل به نور جان بر افروخت

بار دیگر شمیم خوش ماه ( مهر آفرین و مهر افزای ) ( مهر ) به مشام می رسد.
همان گونه که فروردین نوید بخش حیات مجدد طبیعت است، مهر ماه یادآور شور و شعف و جوشش و کوشش آموزندگان دانش و پرورندگان بینش است.

بازگشایی مدارس و شروع سال تحصیلی جدید، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور را که مقارن با روز آغاز هفته ی دفاع مقدس است را بر دلاورمردان و شیرزنان ایران تبریک و تهنیت عرض می نماید.

آغاز سال تحصیلی جدید را به همه ی دانشگاهیان پر تلاش، استادان، دانشجویان، کارکنان و کارمندان صدیق و شریف و دانش آموزان خلاق و آینده ساز کشور تبریک و تهنیت عرض می نماید.

با امید به اینکه با اکسیر دانایی و توانایی مرزهای جدید علم و دانش و پژوهش را درنوردیم و با پیوند علم و ایمان و محصول خجسته ی آن ظفرمندانه به فتح قله های رفیع بهروزی و پیروزی و کامیابی و کامروانی ترفیع یابیم و ضمن التزام به مبانی انقلاب و نظام همسو و همنوا در جهت اهداف عالی ارزش های اسلامی با گام های مصمم و استوار،  ایران جاویدان را سرافراز و سربلند سازیم.


چهلمین سالگرد درگذشت بروس لی، اسطوره هنرهای رزمی

بروس لی با فنون و مهارتش چشم میلیون‌ها نفر را بر پرده سینما خیره کرد. او را یکی از تأثیرگذارترین رزمی‌کاران قرن بیستم می‌دانند؛ او بود که راه را برای رزمی‌کارانی مانند جکی چان و جت لی به پرده سینما باز کرد.

بروس لی با نام کامل لی جان فن (Lee Jun-fan) هنگام مرگ در ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۳ تنها ۳۲ سال داشت. او در حالی ۴۰ سال پیش در هنگ‌کنگ چشم از جهان فروبست که به چهره‌ای نمادین تبدیل شده بود. بازی در فیلم "اژدها وارد می‌شود" بیش از پیش موجب شهرت بروس لی شد.

  ادامه مطلب ...

میان عشق وزیبایی ترا من دوست می دارم

اگر دریای دل آبی ست      تویی فانوس زیبایش
اگر آیینه یک دنیاست        تویی معنای دنیایش


***


تو یعنی یک شقایق را        به یک پروانه بخشیدن
تویعنی از سحر تا شب      به زیبایی درخشیدن


***


تویعنی یک کبوتر را         زتنهایی رها کردن
خدای آسمان ها را        به آرامی صدا کردن

شعر زیبای دردواره ها از قیصر امین پور

دردهای من

جامه نیستند

تا ز تن در آورم

چامه و چکامه نیستند

تا به رشته ی سخن درآورم

نعره نیستند

تا ز نای جان بر آورم

دردهای من نگفتنی

دردهای من نهفتنی است

داشت یوسف را به مشت خاک عالم می فروخت

نرگس آتش پرستی داشت شبنم می فروخت


با همان چشمی که می زد زخم مرهم می فروخت


زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر


داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت


زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر


مرگ را همچون شراب کهنه کم کم می فروخت


در تمام سالهای رفته بر ما روزگار


شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت


من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها


گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت



فاضل نظری

به نام من گناه کن

ببین تمام من شدی اوج صدای من شدی

بت منی شکستمت وقتی خدای من شدی

ببین به یک نگاه تو تمام من خراب شد

چه کردی با سراب من که قطره قطره آب شد

به ماه بوسه می زنم به کوه تکیه می کنم

به من نگاه کن ببین به عشق تو چه می کنم

منو به دست من بکش به نام من گناه کن

اگر من اشتباهتم همیشه اشتباه کن

نگو به من گناه تو به پای من حساب نیست

که از تو آرزوی من به جز همین عذاب نیست

دانستنی هایی بسیار جالب در مورد حیوانات که نمی دانستید !!

آیا می دانستید که :

اختاپوس سه قلب دارد.

قلب میگو در مغز آن است.

مورچه ها هرگز نمی خوابند.

حلزون ها می توانند تا سه سال بخوابند و در این مدت هیچ غذایی نخورند.

موریانه ها وقتی به موسیقی هوی متال گوش می دهند چوب را با سرعت دو برابر می خورند.

مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر است.

صدای نهنگ آبی بلندترین صدایی است که یک موجود زنده می تواند تولید کند.

وقتی ملکه زنبور عسل وارد کندو می شود، آواز خاصی را زمزمه می کند، به این منظور که زنبورهای کارگر را تحریک کرده تا اگر ملکه دیگری وجود دارد به خاطر وی بجنگند.

خرس های قطبی می توانند تا ۲۵ مایل در ساعت (معادل تقریبا ۴۰ کیلومتر در ساعت) دویده و تا ۶ پا (۱٫۸۲ متر) در ارتفاع بپرند و همچنین با توجه به جنس موی بدنشان، توسط دوربین های مادون قرمز قابل تشخیص نیستند.

یک اسب در طول یک سال ۷ برابر وزن بدن خود غذا مصرف می کند.

یک خرس قادر است با سرعت یک اسب بدود.

کانگارو ها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند.

گونه ای از خرگوش قادر است ۱۲ ساعت پس از تولد جفت گیری کند.

دارکوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند.

موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند.

فیل ها قادرند روزانه ۶۰ گالن آب ۲۵۰ کیلو گرم یونجه مصرف کنند.

جغدها قادر به حرکت دادن چشمان خود در کاسه چشم نمی باشند.

موش های صحرائی سالانه ۱/۳ منابع و ذخائر غذائی جهان را نابود می سازند.

آیا می دانستید این مطلب را سایت تکناز گردآوری کرده و از شما دعوت میکنه به سایت تکناز سر بزنید.

عمر سنجاقک ها تنها ۲۴ ساعت است.

پلنگ ها قادرند تا ارتفاع ۵ متر به بالا بپرند.

اغلب مار ها دارای ۶ ردیف دندان می باشند.

نود درصد سم مار ها از پروتئین تشکیل شده است.

تمساح ها قادرند آرواره های خود را با نیرو ی ۱۳۰۰ کیلو گرم ببندند.
تمام قو های کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس می باشد

بخشش


زن جوانی بسته‌ای کلوچه و کتابی خرید و روی نیمکتی در قسمت ویژه فرودگاه نشست که استراحت و مطالعه کند تا نوبت پروازش برسد .

در کنار او مردی نیز نشسته بود که مشغول خواندن مجله بود.

وقتی او اولین کلوچه‌اش را برداشت، مرد نیز یک کلوچه برداشت.

در این هنگام احساس خشمی به زن دست داد، اما هیچ نگفت فقط با خود فکر کرد: عجب رویی داره!
هر بار که او کلوچه‌ای برداشت مرد نیز کلوچه ای برمیداشت. این عمل او را عصبانی تر می کرد، اما از خود واکنشی نشان نداد.

وقتی که فقط یک کلوچه باقی مانده بود، با خود فکر کرد: “حالا این مردک چه خواهد کرد؟”
مرد آخرین کلوچه را نصف کرد و نصف آن را برای او گذاشت!...

زن دیگر نتوانست تحمل کند، کیف و کتابش را برداشت و با عصبانیت به سمت سالن رفت.
وقتی که در صندلی هواپیما قرار گرفت، در کیفش را باز کرد تا عینکش را بردارد، که در نهایت تعجب دید بسته کلوچه‌اش، دست نخورده مانده .

تازه یادش آمد که اصلا بسته کلوچه‌اش را از کیفش درنیاورده بود

یادم باشه همیشه ببخشم حتی اشتباه دیگران رو ......