پدیده

مجله اینترنتی

پدیده

مجله اینترنتی

مواظب باشید با کی درگیر میشید


امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! دل به دلم بدین تا براتون تعریف کنم پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمین و زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و... خلاصه فریاد میزدم .


ادامه مطلب ...

دلا نزد کسی بنشین (مولانا)


دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد


در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران

به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد


ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس

یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد


تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید

تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


به هر دیگی که می‌جوشد میاور کاسه و منشین

که هر دیگی که می‌جوشد درون چیزی دگر دارد


نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد

نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد


بنال ای بلبل دستان ازیرا ناله مستان

میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد


بنه سر گر نمی‌گنجی که اندر چشمه سوزن

اگر رشته نمی‌گنجد از آن باشد که سر دارد


چراغست این دل بیدار به زیر دامنش می‌دار

از این باد و هوا بگذر هوایش شور و شر دارد


چو تو از باد بگذشتی مقیم چشمه‌ای گشتی

حریف همدمی گشتی که آبی بر جگر دارد


چو آبت بر جگر باشد درخت سبز را مانی

که میوه نو دهد دایم درون دل سفر دارد


خدا کجاست؟


خدا کجاست؟

صدای مادرانه ای پاسخ می دهد: خدا در جنگل است، عزیزم.

کودک می پرسید: چه کار می کند؟

مادر می گفت: دارد نردبان می سازد.

دزد از نردبان خانه پایین آمد و در سیاهی شب گم شد.

سالها بعد دزدی از نردبان خانه حکیمی بالا می رفت. از شیار پنجره شنید که کودکی می پرسید: 

خدا چرا نردبان می سازد؟

حکیم از پنجره به بیرون نگاه کرد. به نردبانی که سالها پیش، از آن پایین آمده بود و رو به کودک گفت:

برای آنکه عده ای را از آن پایین بیاورد و عده ای را بالا ببرد.


تکرار 135 باره واژگان مرتبط با سلامت در شاهنامه فردوسی

یک گروه پژوهشی در نیشابور از تکرار 135 باره واژگان مرتبط با سلامت در شاهنامه فردوسی خبر داد.


به گزارش وب دا، مقاله «حقوق بیمار در مراقبت و درمان از نگاه فردوسی» توسط یک گروه پژوهشی به سرپرستی امیرحسین میرحقی عضو هیئت علمی دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی نیشابور ارائه شد.
این پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشکده علوم پزشکی در رابطه با هدف خود از این مقاله به خبرنگار وب‌دا، گفت: شاهنامه فردوسی شاهد معتبری برای ارزش‌ها و باورها و فرهنگ مردم ایران است و هدف از این مطالعه، استخراج مضامین حقوقی مراقبت و درمان بیمار از شاهنامه فردوسی است.
وی فرهنگ را زیربنای تعاملات جامعه دانست و اظهار داشت: درمان و مراقبت در این بستر جریان دارند و مطالبات مردم به‌صورت ارزش‌ها و باورها انعکاس یافته است و حقوق بیمار ترجمه این ارزش‌ها و باروها است.
امیرحسین میرحقی درباره روش کار خود و همکارانش در این مقاله خاطرنشان کرد: این مطالعه از نوع تحلیل محتوی با رویکرد کیفی و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد استقرائی بود.
وی با بیان اینکه در این پژوهش ابیات شاهنامه از نظر واژه‌های «بیمار»، «پرستار»، «پزشک» و «دارو» مورد جستجو قرار گرفتند و کلیه داستان‌هایی که کلمات مورد نظر در یک یا چند بیت آنها وجود داشت همراه با نسخه منثور آن، نوشته دکتر عطاری مطالعه شد.
وی خاطرنشان کرد: مقبولیت و عینیت داده‌ها با مرور و بررسی مجدد و بازبینی محققان همکار به طور مکرر حاصل شد و داده‌های کیفی مشتمل بر کلمات به‌دست‌ آمده به صورت استقرائی، طبقه‌بندی مفهومی شدند. 23 واژه «بیمار»، 60 واژه «پرستار»، 37 واژه «پزشک» و 15 واژه «دارو» در جستجو شاهنامه یافت شد. وی با بیان اینکه نتیجه تحقیق دربردارنده چهار مضمون حقوقی، مسئولیت‌پذیری، هوشیاری، رازداری بوده است، عنوان کرد: سرعت و تعامل هیجانی همدردی و استراحت، تعامل ارزشی احترام، سودرسانی و آسایش، خودمختاری امتناع از درمان، انتخاب پزشک، سلامت پزشک و معاینه عینی پزشک از دیگر نتایج به‌دست آمده است.
وی با اشاره به بحث و نتیجه‌گیری این مقاله علمی، پژوهشی افزود: مضامین حقوقی در شاهنامه بیانگر مطالبات مردم ایران از نظام سلامت است که تضمین این مفاهیم در عرصه مراقبت و درمان بسترساز ایفای شایسته بخش مهمی از حقوق انسانی است.

ای عشق...


از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم
یادگار از تو چه شب‌ها، چه سحرها دارم

با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم


- عماد خراسانی


دکتر شریعتی و پروین اعتصامی در خیابان​های کابل / +عکس


در کتاب‌فروشی های کنار خیابانی در کابل، گاهی کتاب هایی را می توان یافت که تاریخ چاپ آن به یک قرن پیش برمیگردد، کتاب هایی که برخی از برگ های آن پوسیده و ناخوانا شده است.


به گزارش خبرآنلاین، وجود کبابی‏ها، نوار فروشیها، میوهفروشی‏ها و دیگر اجناس مورد نیاز مردم در شهر کابل یکی از مهمترین تفاوت‌های پایتخت افغانستان در مقایسه با دیگر پایخت‌های جهان است و مهترین تفاوتی که توجه عابران پیاده را در کابل به خود جلب کرده بساط کتاب فروش‌ها در کنار خیابان‌های این شهر است



بیشتر متقاضیان خرید کتاب در این شهر به جای رفتن به کتاب‏فروشیهای رسمی و سرزدن به نمایشگاههای کتاب که در زمان‌های مشخص برگزار می‌شوند به کتابفروشی‏های کنار خیابان مراجعه می‏کنند. در حالی که به نظر می‏رسد این کتابفروشی‏ها بازار کتاب‌فروشان رسمی را هم تحت شعاع خود قرار داده‌ا‌ند، در میان کتاب‌‏فروشی‏های سیار در کابل می‌توان آثاری را در حوزه فلسفه، علوم اجتماعی، ادبیات، تاریخ و دیگر موضوعات پیدا کرد

 

یادش به خیر بچه گی ها



بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسبهای چوبکی
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
کاش میشد باز کوچک می شدیم
لااقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن

یادمان باشد . . .


یادمان باشد که : هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را.

ادامه مطلب ...

بحر فکر


تا دل به مهرت داده‌ام
در بحر فکر افتاده‌ام

چون در نماز استاده‌ام

گویی به محراب اندری


سعدی