همچین این مطلب را هم
ملت با آب و تاب و بعضا ترس و لرز برای هم تعریف میکنند که آدم وهمش
برمیدارد، اولش همچین خیال میکند که نکند داخل بطریهای وایتکس، آب قاطی
کردهاند. نزدیک بود قاطی کنیم،
اما وقتی که زنگ زدیم به یک عزیز شیمیدان و طی این تماس اطلاع یافتیم که
وایتکس در حقیقت همان آب ژاول خودمان است که بارها در آزمایشگاه مدرسهمان
از آن استفاده میکردیم؛ کمی از ترسمان ریخت. بخصوص وقتی ایشان در تکمیل
توضیحات راهگشای خود افزود که در همه جای دنیا برای تصفیه آبهای شرب از سه
محصول شیمیایی شامل گازکلر، آب ژاول و هیپوکلریت سدیم استفاده میشود. مگر
سالها شعار نمیدادیم که:«جهانی بیندیشیم، محلی عمل کنیم»؟....خب این یک
نمونهاش. با وایتکس شروع کردیم که سفیدکننده هم هست. برای محکم کاری بیشتر و
جمع کردن خیال و خاطر ملت، باز هم به این مقدار قناعت نکردیم و از گفتههای
رئیس اداره بهداشت آب و فاضلاب وزارت بهداشت دلیل و مدرک آوردیم که
مسئولیت نظارت بر آب شرب شهروندان تهرانی را بر عهده دارد. ایشان به ضرس
قاطع گفته است:«مردم نگران وجود وایتکس در آب نباشند؛ چرا که مواد
تصفیهکننده به کار گرفته شده برای آب آشامیدنی، کاملا سالم و ایمن هستند.» بسته پیشنهادی: گرچه
با این توضیحاتی که داده شد، دیگر دلیلی برای ترسیدن نیست و میشود مثل
آبخوردن از آب شرب تهران میل کرد؛ اما به رسم معمول، ما نیز که آبشخور
آشامیدنی مان همین آب لولهکشی تهران است، نکاتی چند را مضاف بر اینهایی که
عرض شد، به خدمت معروض میداریم: 1ـ افزودنیهای دیگر:
چون وایتکس یک طعم خاصی دارد که ممکن است به مذاق همه خوش نیاید، بد نیست
که در سازمان آب یک مقداری هم گلاب به آب اضافه کنند. طوری که شهروندان
تهرانی وقتی شیر آب را باز میکنند، از عطر و طعم آن کیف کنند. چون
«کلر»رفت و بهایش شد خراب/بوی آن خوش را از چه جوییم؟ از گلاب! 2ـ نصب وایتکسسنج: برای راحتی خاطر و رفاه خیال بیشتر شهروندان آبخور، شیرسازان از حالا شیرهایی بسازند که یک وایتکسسنج هم روی آن نصب شده باشد. 3ـ کاهش خرید وایتکس: به نطر ما تا مدتی از خرید وایتکس اجتناب کنید. شاید همین مقدار موجود در آب برای سفید کردن ظروف کافی باشد. 4ـ تأمین پول وایتکس: گرچه
نباید این حرف را بزنم و ممکن است سوژه دست برخی مسئولان مربوط بدهم؛ اما
لازم است که پیش از وقوع هر اتفاقی عرض کنم، یعنی در حقیقت خواهش نمایم که
مبادا هزینه وایتکسی را که به آب شرب تهران اضافه میفرمایند؛ روی بهای
قبوض آبمصرفی شهروندان حساب نمایند. خدا را خوش نمیآید. کادر مستطیلی جلوی بهای تمام شده وایتکس را خالی و سفید بگذارند. مگر نه این که وایتکس سفیدکننده است؟ رضا رفیع - جامجم
آخر کشف: این که در جوی میرود آب است این که در چشم میرود خواب است در عصر حاضر فقط گذر سن و
سال نیست که شخص را پیر میکند و وادار به اعتراف که: «موی سفید و توی
آینه دیدم...»، بلکه عوامل دیگری هم دستاندرکار پیر شدن زودرس انسان است.
حتما شما هم اهل مطالعهاید. مطالعات جدید نشان میدهد که «اضطراب»
میتواند باعث سریعتر شدن فرآیند پیری شود. محققان انگلیسی دریافتند که
شکل رایج این وضع که با نام اضطراب هراسی معروف است، میتواند باعث آسیب
بافتهای سلولی و پیری زودرس شود. ترانه جدید: استرس خُرد و خمیرت میکنه تا بخوای بجنبی، پیرت میکنه بسته پیشنهادی: هیچکس
دوست ندارد زود پیر شود. اگر هم در حق آدم دعا میکنند که: «الهی پیر شی
مادر»، منظور این است که سالم و درست و حسابی مثل آدم پیر بشوی؛ به خیر و
خوشی. فلذا چند رهنمود راهبردی ـ کاربردی در همین راستا: 1ـ دایورت کردن کل دنیاش: نباید
دنیای دنی را خیلی جدی و سخت گرفت. نگاه عرفانی هم چیز خوبی است. دنیا
نیرزد آن که پریشان کنی دلی؛ وگرنه ول معطلی. هوای دنیا و مافیها را باید
به قدر معمول و برای گذران زندگی داشت و حرص دنیا نداشت؛ که: سخت میگیرد
جهان بر مردمان سختکوش (که منظور همان مردمان سختگیر است که به ضرورت
قافیه، سختکوش شده). ببینید شاعر چگونه کل دنیا را یکجا دایورت فرموده است:
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ/ ای هیچ، ز بهر هیچ بر خویش مپیچ! 2ـ نگاه نکردن قیمتها: وقتی
که کل دنیاش از بیخوبن هیچ قیمتی ندارد؛ پس چرا باید مسائل حقیری چون
مسکن و اشتغال و ترافیک و آلودگی هوا و امثال این موارد پوشالی، موجب
اضطراب ما شود. یا مثلا چرا باید با نگاهکردن بیخود به قیمتهای جور واجور
اجناس و کالاهای دنیوی ــ بخصوص مرغ و تخممرغ این دنیا ـ استرس و اضطراب
به خود راه دهیم؟ چشم خود را باید درویش کرد. مگر نه آن که گفتند: «درویش
رو هر گلیم پاره، شب رو سر میاره...»؟ ....استفاده از عینک دودی یا سر به
زیر بودن، بهترین راه جلوگیری از چشمچرانی اقتصادی است. چشمها را باید
بست/جور دیگر باید دید!... این طوری، پیری زودرس به گور پدرش میخندد که
یقه ما را بگیرد. این که رئیس مرکز آمار ایران در جلسه اخیر هیأت دولت، ضمن
ارائه نتایج سرشماری سال 90 گفته است که جمعیت کشور دارد به سمت میانسالی
پیش میرود، ربطی به این قضیه مورد بحث ندارد. به کمکاری درخصوص تولید مثل
مربوط است که به ما مربوط نیست. رضا رفیع - جامجم
چشم
یک چیز حساسی است که به اندک چیزی ممکن است آلوده شود و سلامت انسان به
خطر بیفتد. اما گاهی آرایشگرها هم به خودشان جرأت میدهند که اقدام به نصب
لنز در چشم دیگران کنند. لابد شنیدید که سلمانیهای قدیم هم گاهی در کنار
سرزدن، گوش هم سوراخ میکردند و سنت هم جاری میکردند و حجامت هم انجام
میدادند و بخیه هم میزدند و....اگر از دستشان برمیآمد، لوزتین هم عمل
میکردند. خب پدرجان، خود شما که میگویی «قدیم»؛ خب این کارها مال
زمانهای قدیم بود که امکانات نبود و بهداشت هم، چنان که امروز هست، نبود.
الان قضیه فرق میکند. الان مورچه را هم با دستمال کاغذی برمیدارند. چی
خیال کردید؟.... فلذاست که مدیرکل نظارت بر امور درمان وزارت بهداشت از
برخورد جدی با آرایشگرانی که اقدام به گذاشتن لنز برای مشتریان میکنند،
خبر داده است. اصل خبر:
«لنز گذاشتن یک کار کاملا علمی است که فقط همکاران اپتومتریست و چشم
پزشکان باید انجام دهند. گذاشتن لنز توسط آرایشگران کاملا خلاف قانون است و
برخورد با آن ممکن است تا مرحله پلمب مکان باشد.» بسته پیشنهادی: از
آنجا که چشم عضو حساسی است و ما هم به این چیزها حساس؛ لهذا چَشم، ما نیز
در این راستا عرایضی پیشنهادی و کاربردی داریم که به اجمال عرض میکنیم: 1ـ جمعآوری لنزها:
فقط که نباید دیشها را جمع کرد. لنز هم اگر ضرر داشت، بد نیست سر راه
جمعآوری شود. فقط لنزهایی که چشم پزشکان توصیه میکنند در محل چشم نصب
شود. آن هم نزد همان چشم پزشکان درس خوانده در دانشگاه، نه عزیزان
دستاندرکار امور آرایشگاه. 2ـ نصب تابلو: سابق
بر این، برخی آرایشگرها خیلی شفاف و بیرودربایستی در مغازه خود روی کاغذی
مینوشتند: «از تراشیدن ریش معذوریم»؛ خب الان میشود نوشت که: «از گذاشتن
لنز معذوریم». بیراه میگویم، بفرمایید بیراه میگویم. من بودم، مینوشتم:
منم که دیده نیالودهام به لنزیدن/ منم که شهره شهرم به طنز و طنزیدن! 3ـ استفاده از لنز معنوی:
فقط به فکر خوشگلی چشم و ابروی صورت نباشیم؛ کمی هم به فکر خوشدلی و سیرت
خود باشیم. و این یعنی گذاشتن لنز معنوی بر چشم. خوبی این لنز به بیرنگی و
بهداشتی بودن آن است. طرف وقتی این جور لنزی به چشم میگذارد، این جوری
میبیند: به دریا بنگرم، دریا ته وینم/ به صحرا بنگرم، صحرا ته وینم/ به
هرجا بنگرم، کوه و در و دشت/ نشان از قامت رعنا ته وینم.... آی قربان این
لنز قشنگ بشوم من که هم در دسترس است و هم ارزان. رضا رفیع - جامجم