پدیده

مجله اینترنتی

پدیده

مجله اینترنتی

اتفاقی عجیب در بعضی سوپرمارکتها

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد. فروش یک بسته صابون، فقط در ازای خرید رب گوجه فرنگی و تن ماهی. 

به گزارش مجله مهر قوطی های رب گوجه فرنگی و کنسر ماهی در فروشگاه های مواد شوینده.دیدن این منظره شاید درنگاه اول خنده دار به نظر بیاید. اما واقعیت این است که نه تغییر کاربری در فروشگاه های مواد شوینده به وجود آمده و نه فروشنده ها برای جبران فروش کم اجناس شان، هوس فروش اجناس دیگر کرده اند. این بدعتی است که یک شرکت بزرگ پخش مواد شوینده برای فروش یک نوع صابون خاص و پرطرفدار خود به راه انداخته است. به این ترتیب که شما وقتی برای خرید این صابون به بعضی فوشگاه ها مراجعه می کنید،مجبور می شوید که همراه آن صابون رب گوجه فرنگی یا کنسرو ماهی با یک برند خاص را خریداری کنید و اگر رب یا تن ماهی را نخواهید با این جمله فروشنده مواجه می شوید:«صابون نمی فروشیم. مگر رب گوجه فرنگی که ما می گوییم همراه صابون بخرید.» 

ادامه مطلب ...

ضد حال


ضدحال یعنی سلام کنی جوابتو ندن!

ضدحال یعنی بعد از کلی مصیبت که بابات برات موبایل ثبت نام کرده همه سیمکارتا بیاد جز مال تو!

ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه! ضدحال یعنی با شکم گرسنه بری تو صف تون تموم کرده باشن!

ضدحال یعنی یه هفته قبل از اینکه جشن تولد بگیری خاله مامانت فوت کنه!

ضدحال یعنی قبض تلفن بیاد ……. تومن!

ضدحال یعنی بعد از کلی مخ زدن تو اینترنت همینکه بیای به نتیجه برسی اشتراکت تموم بشه !

ضد حال یعنی یه مانتو خوشگل بخری همون روز اول گیر کنه به صندلی پاره بشه!

ضدحال یعنی صبح ساعت ۷ بری سر کلاس استاد نیاد!

ضدحال یعنی شرطی بیدل بزنی امتیازت بشه ۲۵!

ضدحال یعنی بعد اینکه کلی افه زبان اوومدی نمره زبانت بشه۱۰ ضدحال یعنی داداش کوچیکت ۲شاخه مودمو اشتباهن بزنه تو پریز برق!

ضد حال یعنی بری عروسی خانمها و اقایون جدا باشن!

ضدحال یعنی تو اتاقت فیلم نگاه میکنی همینکه میرسه جای………مامان بیاد تو!

ضدحال یعنی نفر ۱۱کنکور شدن!

ضدحال یعنی کارگردان شدن حنا مخملباف!

ضدحال یعنی خواننده شدن میناوند! ضدحال یعنی فیلم ژاپنی!

ضدحال یعنی عشق یه طرفه! ضدحال یعنی صبح روزی که با دوستات میخوای بری کوه بارون بیاد!

ضدحال یعنی از سرویس دانشگاه جا موندن!

ضدحال یعنی با ماشین بابا جریمه شدن!

ضدحال یعنی عینکت سر جلسه امتحان بیفته زمین بشکنه!  

ضد حال یعنی سر جلسه امتحان خودکارت تموم بشه!

ضدحال یعنی تاکسی سوار شی وسط راه بنزین تموم کنه!

ضدحال یعنی دفترچه تلفنتو گم کنی!

ضد حال یعنی اونیکه خیلی دوستش داری رو نتونی ببینی!

ضدحال یعنی درس رو بلد نباشی و پنج دقیقه مونده به زنگ تفریح استاد اسمتو صدا کنه! ضدحال یعنی یک قدمی خط پایان مسابقه دو به زمین بیفتی و آخر بشی!

ضدحال یعنی روز آخر خدمت سربازی اضافه خدمت بخوری!

ضدحال یعنی سر سفره عقد عروس خانوم بگه نه


پَ نه پَ 91!


رفتم بانک به کارمنده می گم : ببخشید شما صندوقدار هستید ؟

میگه پَ نه پَ ! هاچ بکم !

 
رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟ میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!

 


گدا : دستشو دراز کرده به مرده !
مَرده میگه : پول بدم ؟

گدا می گه : پَ نه پَ بزن قدش !

 

رفیقم اومده خونمون ! وضو گرفته میخواد نماز بخونه ! می پرسه قبله کدوم طرفه ؟!
میگم : میخوای نماز بخونی ؟!

میگه : پَ نه پَ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم !

 
رفتم ماشینو از پارکینگ بگیرم یارو میپرسه میرید داخل ؟
میگم پَ نه پَ دیگه مزاحمتون نمیشم فقط به ماشینم بگید من دم در منتظرشم !

 

 ایستک خریدم ، در باز کن رو دادم به دوستم ، میگه : با این بازش کنم ؟!
میگم پَ نه پَ ! روش راست کلیک کن ! اوپن ویت رو بزن ! با اینترنت اکسپلور بازش کن !

 

تو اتوبان داشتم با ۱۶۰ تا سرعت میرفتم ، کنترل نامحسوس ناغافل خفتم کرد ، زدم کنار، طرف گفت : کارت ماشین گواهینامه ، مدارک رو بش دادم گفت : این گواهینامته ؟
گفتم پَ نه پَ این علامت مخصوص حاکم بزرگ می تی کمانه ،احترام هم نمیخواد بذاری، فقط جانه هرکی دوست داری مارو بیخیال شو !
یه لبخنده ناجوری زد گفت : این که اعتبارش تموم شده ، تمدیش نکردی ، نه ؟
گفتم چی ؟ گواهی نامه رو میگی ؟
گفت پَ نه پَ علامت مخصوص حاکم بزرگو میگم ، حاکم بزرگ پاشو مهر نکرده !
جناب سروان بشینید کناره آقای می تی کمان ، ماشین رو ببرید پارکینگ !

 

 
حموم بودم ، مامانم می زنه به در می گم بله ؟ می گه حمومی ؟میگم پَ نه پَ اینجا لندنه ، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوی !
میگه : در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم که امشب رو لندن بمونی تا درک و فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری ، آها یه چیز دیگه احتمالا آبگرمکن رو هم خاموش میکنم !!

 

  داشتم تلویزیون میدیدم .
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به من میگه داشتی میدیدی ؟!
گفتم پَ نه پَ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی !تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد میشه میپرسه : شما ایرانی هستین ؟
می گم : پَ نه پَ ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن !

 

میخوایم بریم خونه جدیدمون ، مامانم میگه این همه اثاثو باید با کامیون ببریم ؟!میگم: پَ نه پَ راست کلیک کن ، کات شون کن ، برو تو خونه جدیده پیست کن !

 


کلاغ کلاس سوم ابتدایی و رویاه مکار


 روباهی با موبایلش ور می رفت ؛ کلاغه از بالای درخت گفت:

"اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم."

روباه موبایل رو داد... کلاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی!

توجه . . .


انسان ها زمانــــــــی نا امیـــــد میشوند که چیــــــزی به موفقیت نمانده است