پدیده

مجله اینترنتی

پدیده

مجله اینترنتی

«اس‌ام‌اس‌‌» زدن‌های بی‌وقفه زن، زوج جوان را به دادگاه کشاند!


زنی جوان در دادگاه خانواده گفت: شوهرم نمی‌گذارد هر کاری که می‌خواهم انجام دهم حتی از اینکه تلفنی صحبت می‌کنم یا اس‌ام‌اس می‌دهم ایراد می‌گیرد و دعوا به راه می‌اندازد.

 

به گزارش ایسنا، زنی 29 ساله در دادگاه با ارائه درخواست طلاق از شوهرش، خطاب به قاضی اظهارکرد: شوهرم من را درک نمی‌کند و می‌خواهم از او جدا شوم زیرا او مانند بچه‌ها با من لج می‌کند و برخلاف علاقه من رفتار می‌کند.

 

وی ادامه داد: 7 سال از شروع زندگی‌مان می‌گذرد و یک دختر 2 ساله داریم اما بعد از گذشت این مدت باز هم شوهرم از تمام کارهای من ایراد می‌گیرد حتی به من می‌گوید که چرا اینقدر اس‌ام‌اس بازی می‌کنی؟

 

این زن جوان که 29 سال داشت بیان کرد: قبل از ازدواج شاغل بودم اما به دلیل اینکه شوهرم علاقه نداشت همسرش سرکار برود دیگر به سرکار نرفتم. زیرا به او علاقمند بودم و به حرفش احترام گذاشتم و کارم را برای همیشه از دست دادم اما او قدر محبت‌های من را نمی‌داند.

 

وی با بیان اینکه شوهرم حتی به من می‌گوید زمانی که با من هستی اس‌ام‌اس نزن یا با کسی تلفنی صحبت نکن، گفت: او از من می‌خواهد با هیچ کس از طریق تلفن صحبت نکنم یا حتی اس‌ام‌اس هم نزنم. من دیگر نمی‌توانم رفتارهای او را که به قول خودش به دلیل دوست‌داشتن زیاد است، تحمل کنم، و خواهان طلاق هستم.این زن جوان در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه چگونه با یکدیگر آشنا شدید؟ بیان کرد: در دانشگاه با یکدیگر همکلاس بودیم و از این طریق با هم آشنا شدیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم. آن زمان فقط 22 سال داشتم.

 

در ادامه جلسه دادگاه شوهر این زن که 32 ساله بود در حالی که لبخند می‌زند، خطاب به قاضی گفت: به همسرم علاقه زیادی دارم اما او این علاقه‌ من را درک نمی‌کند و تصور می‌کند که به او گیر می‌دهم در حالی که این‌گونه نیست.وی ادامه داد: اس‌ام‌اس زدن‌ها و تلفن‌های همسرم به حدی زیاد است که گاهی اوقات من را عصبانی می‌کند. به همین دلیل از او خواستم زمانی که با یکدیگر هستیم تلفن همراهش را خاموش کند. یا اس‌ام‌اس ندهد، من حاضر نیستم تنها به این دلیل همسرم را طلاق دهم و او نیز به خوبی می‌داند که این دلیل برای جدایی مناسب نیست.به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و از زن جوان خواست حساسیت کمتری در زندگی زناشویی داشته باشد.

 

عکس‌های هدیه تهرانی خریداری نداشت


مزایده قاب عکس‌های هدیه تهرانی روزگذشته در محل نگهداری قاب‌ها برگزار شد، اما خریداری برای خرید آثار مراجعه نکرد.


علی فرزان‌فرد، وکیل پرونده بهزاد فراهانی‌پور درباره مزایده عکس‌های هدیه تهرانی به فارس گفت: مزایده بین ساعت 10 تا 12 در محل نگهداری آثار برگزار شد، اما هیچ خریداری برای خرید آثار خانم تهرانی مراجعه نکرد.



وی در ادامه افزود: چنانچه فرد یا افرادی تمایل به خرید آثار دارند، می‌توانند به شعبه 3 اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه3 ونک مراجعه کنند. پرونده هدیه تهرانی مربوط به هزینه‌های نمایشگاه عکس وی در سال 88 است که در خانه هنرمندان برپا کرد و بهزاد فراهانی‌پور طراح و مجری نمایشگاه عکس اوست که بخشی از حق‌الزحمه خود را دریافت نکرده است و به موجب رای دادگاه عمومی تهران هدیه تهرانی به لحاظ ارتکاب جرم صدور چک بلا‌محل محکوم به پرداخت 46میلیون و 25 3هزار و 27 6 تومان شده است.


با توجه به درخواست تهرانی تعداد 132 عدد قاب عکس‌های اورجینال هدیه تهرانی توقیف شده که در این خصوص مراتب جهت ارزیابی به کارشناسی رسمی دادگستری ارجاع و ارزیابی شد.


خودروهایی که با چشمک کنترل می شوند


مهندسان روش جدیدی ابداع کرده انبه نقل از دیلی میل، این حسگر مادون قرمز در داشبورد خودرو تعبیه شده است و حرکات صورت راننده را برای کنترل خودرو شناسایی می کند.

همچنین رایانه ای در داخل خودرو قرار گرفته است که حرکات راننده را در ارتباط با دستوراتی برای روشن و خاموش کردن رادیو، کولر، بخاری و استفاده از تلفن همراه ترجمه می کند.

به این ترتیب راننده با زدن یک چشمک می تواند رادیو و یا سیستم پخش موسیقی خودرو را روشن یا خاموش کند. همچنین این فناوری می تواند یک چشمک اتفاقی را از روی مدت زمان آن از یک چشمک واقعی تشخیص دهد.
د که در آن با استفاده از حرکات صورت همچون چشمک و یا اشاره سر راننده می توان رادیو ، ضبط ، کولر و بخاری را در خودرو کنترل کرد.


همچنین رانندگان با حرکت سر به سمت چپ، صدای رادیو و یا ضبط را بلند و با حرکت سر به سمت راست صدا را کم می کنند.

از سوی دیگر رانندگان با نمایش ادای تلفن زدن با دست می توانند یک تماس تلفنی بگیرند و شماره مخاطب را با اعلام نام شخص شماره گیری کنند.

همچنین رانندگان با بالا و پایین آوردن دست چپ خود در بالای دنده که حسگر رایانه ای دیگری در آنجا تعبیه شده است ، می توانند سیستم خنک و گرم کننده خودرو را کنترل کنند.

این فناوری به این معنی است که رانندگان می تواند علمکردها را در داخل خودرو و بدون منحرف شدن از جاده کنترل کنند.




تا بخوای بجنبی پیرت می‌کنه!


سابق براین که آدم‌ها هنوز خیلی با زندگی شهرنشینی فعلی و تکنولوژی پیشرفته جهان امروز قاطی نشده بودند و کمتر قاطی می‌کردند؛ اصلی ترین عامل پیری آنها، گذر تدریجی عمر بود که نیاز به گرفتن نوار قلب و سونوگرافی و آنژیوگرافی و این‌جور چیزها هم نبود. طرف کافی بود برود بنشیند بر لب جوی و گذر عمرش را ببیند؛ با کمترین امکانات موجود یعنی. البته این خب مال زمانی بود که بشریت زبان اشاره را بهتر از الان می‌فهمید و اعتقاد داشت: «کاین اشارت ز جهان گذرا ما را بس». الان به این شلی‌ها به این چیزها معتقد نمی‌شود. طرف می‌رود لب کارون، تنها چیزی که به ذهنش می‌رسد. این است که: لب کارون، چه گلبارون،..... و از این حرف‌های شندرمن به یک غاز!


آخر کشف:

این که در جوی می‌رود آب است

این که در چشم می‌رود خواب است


در عصر حاضر فقط گذر سن و سال نیست که شخص را پیر می‌کند و وادار به اعتراف که: «موی سفید و توی آینه دیدم...»، بلکه عوامل دیگری هم دست‌اندرکار پیر شدن زودرس انسان است. حتما شما هم اهل مطالعه‌اید. مطالعات جدید نشان می‌دهد که «اضطراب» می‌تواند باعث سریع‌تر شدن فرآیند پیری شود. محققان انگلیسی دریافتند که شکل رایج این وضع که با نام اضطراب هراسی معروف است، می‌تواند باعث آسیب بافت‌های سلولی و پیری زودرس شود.


ترانه جدید:

استرس خُرد و خمیرت می‌کنه

تا بخوای بجنبی، پیرت می‌کنه


بسته پیشنهادی: هیچ‌کس دوست ندارد زود پیر شود. اگر هم در حق آدم دعا می‌کنند که: «الهی پیر شی مادر»، منظور این است که سالم و درست و حسابی مثل آدم پیر بشوی؛ به خیر و خوشی. فلذا چند رهنمود راهبردی ـ کاربردی در همین راستا:


1ـ دایورت کردن کل دنیاش: نباید دنیای دنی را خیلی جدی و سخت گرفت. نگاه عرفانی هم چیز خوبی است. دنیا نیرزد آن که پریشان کنی دلی؛ وگرنه ول‌ معطلی. هوای دنیا و مافیها را باید به قدر معمول و برای گذران زندگی داشت و حرص دنیا نداشت؛ که: سخت می‌گیرد جهان بر مردمان سختکوش (که منظور همان مردمان سختگیر است که به ضرورت قافیه، سختکوش شده). ببینید شاعر چگونه کل دنیا را یکجا دایورت فرموده است: دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ/ ای هیچ، ز بهر هیچ بر خویش مپیچ!


2ـ نگاه نکردن قیمت‌ها: وقتی که کل دنیاش از بیخ‌وبن هیچ قیمتی ندارد؛ پس چرا باید مسائل حقیری چون مسکن و اشتغال و ترافیک و آلودگی هوا و امثال این موارد پوشالی، موجب اضطراب ما شود. یا مثلا چرا باید با نگاه‌کردن بیخود به قیمت‌های جور واجور اجناس و کالاهای دنیوی ــ بخصوص مرغ و تخم‌مرغ این دنیا ـ استرس و اضطراب به خود راه دهیم؟ چشم خود را باید درویش کرد. مگر نه آن که گفتند: «درویش رو هر گلیم پاره، شب رو سر میاره...»؟


....استفاده از عینک دودی یا سر به زیر بودن، بهترین راه جلوگیری از چشم‌چرانی اقتصادی است. چشم‌ها را باید بست/جور دیگر باید دید!... این طوری، پیری زودرس به گور پدرش می‌خندد که یقه ما را بگیرد. این که رئیس مرکز آمار ایران در جلسه اخیر هیأت دولت، ضمن ارائه نتایج سرشماری سال 90 گفته است که جمعیت کشور دارد به سمت میانسالی پیش می‌رود، ربطی به این قضیه مورد بحث ندارد. به کم‌کاری درخصوص تولید مثل مربوط است که به ما مربوط نیست.


رضا رفیع - جام‌جم


شگرد 6 زن برای اخاذی از مردان پولدار


زن خیابانی که با همدستی پنج زن دیگر یک باند اغفال و اخاذی از مردان را در مشهد تشکیل داده و تحت تعقیب پلیس بودند، دستگیر شدند.


به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده چندی پیش با شکایت مردی علیه یک زن جوان به اتهام اخاذی میلیونی در دستور کار پلیس آگاهی مشهد قرار گرفت. شاکی گفت: چندی پیش زنی به عنوان مسافر سوار خودرویم شد. در گفت‌و‌گو با او متوجه شدم از شوهرش جدا شده و تنها زندگی می‌کند که در ادامه ارتباط پنهانی‌مان شکل گرفت. وی اضافه کرد: یک روز او به من گفت یکی از دوستانش از ارتباط پنهانی ما با خبر است و در این زمینه فیلم و عکس نیز تهیه کرده و حتی نشانی خانه و محل کارم را می‌داند.


شاکی در دام زن اخاذ

شاکی یادآور شد: زن جوان تهدیدم کرد باید چند میلیون تومان به او پول بدهم، در غیر این صورت فیلم و عکس‌ها را برای همسرم و همکارانم ارسال می‌کند و آبرویم را می‌برد. در پی این تهدیدها، مجبور شدم طی چند مرحله به آن زن پول بدهم. اما او بار آخر باز هم با تهدید از من خواست ده میلیون تومان دیگر به او بپردازم.


در پی این شکایت، چهره‌نگاری رایانه‌ای از زن اخاذ انجام و جستجو برای دستگیری او آغاز شد. در حالی که تحقیق در این باره ادامه داشت، مردان دیگری نیز با حضور در پلیس آگاهی شکایت‌های مشابهی را مطرح کردند.


ردپای چند زن در اخاذی از مردان

با اطلاعات به دست آمده از شاکیان، معلوم شد همگی به یک شیوه مورد اخاذی زنان جوان قرار گرفته‌اند. این در حالی بود که تصاویر رایانه‌ای به دست آمده از متهمان فراری، به یکدیگر شباهت نداشت که با توجه به این موضوع، ماموران احتمال دادند زنان اخاذ، اعضای یک گروه هستند که مردان را دردام خود گرفتار می‌کنند.


در مرحله بعدی، تصاویر رایانه‌ای از زنان اخاذ تحت تعقیب پلیس در اختیار گشت‌های انتظامی قرار گرفت.


دستگیری زن اخاذ

جستجو در این باره ادامه داشت تا این که چند روز پیش ماموران گشت پلیس در یکی از محله‌های جنوبی مشهد زن جوانی را مشاهده کردند که در حال گدایی بود و شباهت بسیاری به یکی از زنان اخاذ تحت تعقیب پلیس داشت. به این ترتیب او را دستگیر کردند. زن جوان در بازجویی مقدماتی ادعا کرد شوهر معتادش او و فرزندانش را ترک کرده و برای تامین هزینه زندگی‌شان گدایی می‌کند و تاکنون از کسی اخاذی نکرده است. در پی اظهارات متناقض متهم، شاکیان در مواجهه حضوری با زن متهم قرار گرفتند که تعدادی از آنها، زن متهم را به عنوان فردی که با آنها ارتباط دوستی پیدا کرده و چند مرتبه اخاذی کرده بود، معرفی کردند. به این ترتیب زن جوان اعتراف کرد سرکرده یک باند از زنان خیابانی است.


زن فراری، باند زنان خیابانی را هدایت می‌کرد

متهم جوان با اشاره به نحوه تشکیل باند خود گفت: به دلیل اعتیاد از خانه‌ فرار کردم. سپس با چند زن آشنا شده و به دام آنها افتادم و در زمینه گدایی، اخاذی و سرقت با آنها همکاری می‌کردم.

وی اضافه کرد: پس از مدتی تصمیم گرفتم یک باند تشکیل دهم. بنابراین زنان خیابانی را که جایی برای ماندن و پولی برای تامین هزینه زندگی‌شان نداشتند، شناسایی می‌کردم.


اعتراف به آموزش اخاذی

متهم با اشاره به نحوه اخاذی از مردها گفت: چند هفته‌ای به آنها آموزش می‌دادم و می‌خواستم با پوشش آراسته سوار خودرو‌های مدل بالا شوند و پس از جلب اعتماد و ارتباط دوستی با رانندگان از وضع زندگی آنها اطلاعاتی به دست آورند. متهم اضافه کرد: سپس از آنها می‌خواستم در ملاقات با مردهای پولدار وانمود کنند یکی از اعضای خانواده‌شان پی به ارتباط آنها برده و در این زمینه فیلم و عکس تهیه کرده است.


متهم یادآور شد: به این ترتیب همدستانم، مردان پولدار را تهدید می‌کردند که اگر پولی به آنها نپردازند، فیلم و عکس‌ها را برای همسرشان یا همکاران آنها ارسال می‌کنند و به این شیوه از آنها اخاذی می‌کردیم.


در پی اعتراف متهم، پنج زن خیابانی که با او همدست بودند نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و دستگیر شدند. بنابراین گزارش، در پی اعتراف متهم، پنج عضو دیگر این باند هم در بازجویی به همدستی با وی در اغفال مردان پولدار و اخاذی از آنها اعتراف کردند و با قرار قانونی روانه زندان شدند. تحقیقات تکمیلی در این زمینه ادامه دارد.


سوسیس 2 متری به سرقت رفت!


یک سارق که احتمالا خیلی گرسنه بوده یا ضعف دید داشته، یک سوسیس سرخ کرده دو متری را در سوییس سرقت کرد.


به گزارش جام‌جم آنلاین، پلیس شهر زوگ در ناحیه هوننبرگ سوییس از روز جمعه در جستجوی یک سوسیس سرخ کرده دو متری است که در این شهر به سرقت رفته است.


پلیس شهر زوگ در بیانیه‌ای به سارق یا سارقان آن هشدار داده این سوسیس سرخ کرده از مواد پلاستیکی ساخته شده و خوردنی نیست. در واقع این سوسیس در مقابل یک فروشگاه فروش گوشت به عنوان تابلوی تبلیغاتی مورد استفاده قرار می‌گرفت که به سرقت رفت. ارزش این سوسیس 3000 فرانک سوییس است.


بازوبند کاپیتانی مانع از حضور مجیدی در استقلال شد


فرهاد مجیدی با خنده‌دار توصیف کردن شرط امیر قلعه‌نویی، از امضای قرارداد با باشگاه استقـــلال صرف‌نظر کرد.


این شرط خنده‌دار از نظر مجیدی که طی 8 سال حضور در باشگاه استقلال 176 بار با پیراهن این تیم به میدان رفته، نبستن بازوبند کاپیتانی است.



فرهاد درباره مذاکراتش با فتح‌الله‌زاده و آنچه باعث شد چنین تصمیمی بگیرد به ایسنا گفت: پس از این که فتح‌الله‌زاده با من تماس گرفت و گفت که استقلال به حضورم نیاز دارد‌ و بنا به درخواست قلعه‌نویی، وی با من تماس می‌گیرد، من هم قبول کردم که به تهران بیایم. در آن موقع من در حال مذاکره با مدیران یکی از باشگاه‌های اماراتی بودم و به اصرار فتح‌الله‌زاده و به احترام هواداران آمدم. به همین خاطر حتی وقتی فتح‌الله‌زاده گفت مشکل مالی داریم، بحثی از پول نکردم و به پیشنهاد تیم اماراتی‌ جواب منفی دادم.


وی افزود: همه چیز برای امضای قرارداد من فراهم بود، اما وقتی بحث کاپیتانی پیش آمد فتح‌الله‌زاده به نقل از قلعه‌نویی گفت که کاپیتان تیم جواد نکونام است. من برای نکونام احترام زیادی قایل هستم و او کاپیتان تیم ملی است، اما فراموش نکنید که اینجا استقلال است و باشگاه چارچوب خاص خود را دارد.


کاپیتان اسبق تیم فوتبال استقلال گفت: وقتی آقایان این حرف خنده‌دار را زدند، به فتح‌الله‌زاده گفتم که این شرط را نمی‌پذیرم و قضاوت را بر عهده مردم می‌گذارم و برای استقلال آرزوی موفقیت می‌کنم!


در پی این تصمیم مدیرعامل باشگاه استقلال هم با اظهار تاسف از منتفی شدن پیوستن مجیدی به این تیم گفت: من با کاپیتانی مجیدی مشکلی نداشتم، اما قلعه‌نویی خواست که بازوبند را به نکونام بدهد.


به این ترتیب با منتفی شدن حضور فرهاد مجیدی در استقلال، امیر قلعه‌نویی هم به آنچه در ذهن خود داشت رسید؛ او از همان ابتدا مخالف حضور مجیدی بود، اما نمی‌خواست این مخالفت را به‌طور مستقیم بر زبان بیاورد.


منم که دیده نیالوده‌ام به لنزیدن!


جای سهراب سپهری عزیز خالی که قبل از آن که لنز چشم اختراع شود، خیلی لطیف فرمود: «چشم‌ها را باید شست/جور دیگر باید دید....». حالا کاش می‌بود و به چشم خود می‌دید که بر اثر یک چشم و هم‌چشمی امروزی و پیشرفته، چه لنزهای رنگارنگی که بر چشم و چار بعضی‌ها ننشسته است. نوع طبی‌اش را عرض نمی‌کنم. این نوعش جایگزین خوب عینک است و طبق تجویز پزشک، بلااشکال. طبق تجویز ما نیز!


چشم یک چیز حساسی است که به اندک چیزی ممکن است آلوده شود و سلامت انسان به خطر بیفتد. اما گاهی آرایشگرها هم به خودشان جرأت می‌دهند که اقدام به نصب لنز در چشم دیگران کنند. لابد شنیدید که سلمانی‌های قدیم هم گاهی در کنار سرزدن، گوش هم سوراخ می‌کردند و سنت هم جاری می‌کردند و حجامت هم انجام می‌دادند و بخیه هم می‌زدند و....اگر از دستشان برمی‌آمد، لوزتین هم عمل می‌کردند. خب پدرجان، خود شما که می‌گویی «قدیم»؛ خب این کارها مال زمان‌های قدیم بود که امکانات نبود و بهداشت هم، چنان که امروز هست، نبود. الان قضیه فرق می‌کند. الان مورچه را هم با دستمال کاغذی برمی‌دارند. چی خیال کردید؟.... فلذاست که مدیرکل نظارت بر امور درمان وزارت بهداشت از برخورد جدی با آرایشگرانی که اقدام به گذاشتن لنز برای مشتریان می‌کنند، خبر داده است.


اصل خبر: «لنز گذاشتن یک کار کاملا علمی است که فقط همکاران اپتومتریست و چشم پزشکان باید انجام دهند. گذاشتن لنز توسط آرایشگران کاملا خلاف قانون است و برخورد با آن ممکن است تا مرحله پلمب مکان باشد.»


بسته پیشنهادی: از آنجا که چشم عضو حساسی است و ما هم به این چیزها حساس؛ لهذا چَشم، ما نیز در این راستا عرایضی پیشنهادی و کاربردی داریم که به اجمال عرض می‌کنیم:


1ـ جمع‌آوری لنزها: فقط که نباید دیش‌ها را جمع کرد. لنز هم اگر ضرر داشت، بد نیست سر راه جمع‌آوری شود. فقط لنزهایی که چشم پزشکان توصیه می‌کنند در محل چشم نصب شود. آن هم نزد همان چشم پزشکان درس خوانده در دانشگاه، نه عزیزان دست‌اندرکار امور آرایشگاه.


2ـ نصب تابلو: سابق بر این، برخی آرایشگرها خیلی شفاف و بی‌رودربایستی در مغازه خود روی کاغذی می‌نوشتند: «از تراشیدن ریش معذوریم»؛ خب الان می‌شود نوشت که: «از گذاشتن لنز معذوریم». بیراه می‌گویم، بفرمایید بیراه می‌گویم. من بودم، می‌نوشتم: منم که دیده نیالوده‌ام به لنزیدن/ منم که شهره شهرم به طنز و طنزیدن!


3ـ استفاده از لنز معنوی: فقط به فکر خوشگلی چشم و ابروی صورت نباشیم؛ کمی هم به فکر خوشدلی و سیرت خود باشیم. و این یعنی گذاشتن لنز معنوی بر چشم. خوبی این لنز به بی‌رنگی و بهداشتی بودن آن است. طرف وقتی این جور لنزی به چشم می‌گذارد، این جوری می‌بیند: به دریا بنگرم، دریا ته وینم/ به صحرا بنگرم، صحرا ته وینم/ به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت/ نشان از قامت رعنا ته وینم.... آی قربان این لنز قشنگ بشوم من که هم در دسترس است و هم ارزان.


رضا رفیع - جام‌جم