پدیده

مجله اینترنتی

پدیده

مجله اینترنتی

نتایج تکمیل ظرفیت کنکور سراسری 29 آبان اعلام می شود


فهرست اسامی پذیرفته شدگان کنکور سراسری سال 91 هفته آینده از طریق سامانه سازمان سنجش منتشر خواهد شد.

به گزارش مهر، حسین توکلی مشاور عالی سازمان سنجش گفت: فهرست اسامی 10 هزار و 665 پذیرفته شده نهایی مرحله تکمیل ظرفیت و ظرفیت جدید آزمون کارشناسی91 دانشگاهها دوشنبه 29 آبان ماه اعلام خواهد شد.

وی گفت: نتایج نهایی در سامانه سازمان سنجش به نشانی www.sanjesh.org منتشر خواهد شد.

به گفته مشاور عالی سازمان سنجش، پذیرفته شدگان از نیمسال دوم سال تحصیلی جاری به کلاسهای درس خواهند رفت.

کلاغ کلاس سوم ابتدایی و رویاه مکار


 روباهی با موبایلش ور می رفت ؛ کلاغه از بالای درخت گفت:

"اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم."

روباه موبایل رو داد... کلاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی!

چطور با ناامیدی مقابله کنیم؟


زندگی کامل نیست. همیشه طوفان‌ها می‌آیند و می‌روند.

احساس ناامیدی می‌کنید؟ به بالا نگاه کنید! خدا بزرگ است.

خداوند از روزهای سختی که برایمان بوجود می آید برای بیرون کشیدن ما از افسردگی و ناامیدی و قوی کردن ما استفاده می‌کند.

نباید دلسرد شوید. همیشه امید وجود دارد.

سختی‌ها معمولاً باعث می‌شوند احساس تنهایی کنیم.

آدمها هر روز با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند. در این زمانی که مشکلات اقتصادی زیادی وجود دارد، به ایمانتان تکیه کنید و بدانید که خداوند بزرگتر از آن سختی‌هایی است که برایتان پیش آمده است.

امید اعتمادی است که همه ما دوست داریم داشته باشیم.

اولین کاری که بعد از احساس ناامیدی انجام می‌دهید چیست؟

به زانو می‌افتید و دعا می‌کنید و حکمت خدا را طلب می‌کنید.

یا به رختخواب می‌افتید و آرزوی مرگ می‌کنید؟

وقتی ناامیدیم، داشتن امید کار سختی است


ادامه مطلب ...

جودو کار و افت (Ukemi)

یکی از حرکات اساسی در ورزش رزمی جودو افت یا کاهش ضربه ناشی از سقوط است در زیر جودو کاری به زیبایی حرکت افت را نمایش داده است.



پژو ۳۰۱


کمپانی ماشین سازی فرانسوی پژو جدیدترین ماشین خود، پژو ۳۰۱ را که به عنوان یک خودرو ارزان طراحی کرده است در نمایشگاه ماشین فرانسه معرفی می کند.




چهار سخنی که زاهد را تکان داد!

زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد . اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را

جمع  کردم تا به او نخورد .

او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود! دوم مستی دیدم که ... افتان و

خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟ سوم کودکی

دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای ؟

کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش  ساخت و گفت:تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟

چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از

شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن . گفت من که غرق خواهش دنیا

هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟

دلخوش از آنیم که حج می رویم/ غافل از آنیم که کج می رویم.

سلام حاجی

شنیدم حاج خانم برای چندمین بار دلش هواس طواف کعبه کرد.

شما هم از خدا خواسته لبیک گفتی...

مکه خوب بود؟

خدایی خوب بود؟دینت کامل شد؟سنگ هایت را به شیطان زدی؟

حاجی سوغاتی هایت بوی ندامت می دهند!

حجای لباست از جنس اعلاست؟حاجی عجب دمپایی سفیدی!

سفر چطور بود حاجی؟...خوش گذشت؟

شنیدم حاج خانم خیلی ولخرجی کرده و چند النگو و سینه ریز گران خریده!

حاجی جان خبر داری آقا همین همسایه چند خانه  بالاتر کلیه اش را فروخته تا برای دخترش جهاز بخرد؟

دخترش 3 سال است مراسمش هر ماه عقب افتاده...

طفلکی ها هفته قبل بعد سه ماه مراسم ساده ای گرفتند و ازدواج کردند.

آنها را بی خیال اصل حالت چطور است؟

شنیدم دیش شام مفصلی به مهمانها داده ای!

چند کودک گرسنه دم در هی اذیت می کردند و غذا می خواستند....

آنها را دیدی حاجی؟

حاجی با این همه ریا باز هم مکه خوش گذشت ت ت ت ت؟؟؟

سرت را درد نیاوردم حاجی جان....

زیارت قبول

 دلخوش از آنیم که حج می رویم غافل از آنیم که کج می رویم.

بازم عاشقانه واسه دلهای عاشق...

چه کسی میداند؟؟؟

که چرا چشم من از این فاصله ها نمناک است............

 و چرا این دل رنجیده من غمناک است............

 به تو می اندیشم...

 به تو ای مخمل رویایی شب...

 به تو زیبای اساطیری من...

 چشم بگشا که مرا خواهی یافت...

 که به خود می گویم...

 زندگانی بـــــــــــــــــــــــــــــــــی تـــــــــــــــــــــــــــــــو...

 سر به سر غمگین است...

 در میان دل دوست...

 زندگی شیرین است...

بچه با هر کاری که میکنن یه چیزی رو که تو ذهنشون هست تداعی میکنه.

خانم معلم رو به شاگردهای کلاس اول گفت: <<بچه ها، حالا هر کس باید آخرین صحنه ای رو که دیروز یا

دیشب تو منزلشون دیدن نقاشی کنه... زود باشین بچه های خوب...>> نیم ساعت بعد خانوم مشغول نمره

دادن به نقاشی ها شد، بعضی از بچه ها خانواده شان را مشغول تماشای تلویزیون کشیدند، چند نفری میز

شام را کشیدند و ... تا اینکه خانم با تعجب به نقاشی یکی از بچه ها خیره شد و پرسید: ببینم کوچولو، تو

مطمئنی این صحنه رو توی خونه تون دیدی؟ و کودک شش ساله قسم خورد که دیده، خانوم سری تکان داد و

چند دقیقه کلاس را ترک کرد...

دو ساعت بعد ماموران پلیس جنازه یکی از همدستان پدر دانش آموز را - که هفته قبل با هم یک جواهر

فروشی را سرقت کرده بودند - از داخل باغچه خانه بیرون کشیدند و پدر کودک را هم بازداشت کردند