پدیده

مجله اینترنتی

پدیده

مجله اینترنتی

تحمل مردم تا کی ؟ ریزگرد‌ها ایران را بمباران می‌کنند


«وقتی شاخص استاندارد آلاینده هوای تنفسی شهر‌ها مرز عدد ۲۰۰ را رد می‌کند و در شرایط اضطرار قرار می‌گیرد، وقتی خروج از خانه نوزادان، خردسالان، کودکان، کهنسالان و بیماران آن‌ها را یک قدم به مرگ نزدیک‌تر می‌کند و تحت هر شرایطی ممنوع اعلام می‌شود، وقتی جسم و جان و بالاخص سیستم تنفسی شهروندان، در معرض خطر و ابتلا به انواع بیماری‌های ناشناخته قرار می‌گیرد و از همه مهم‌تر جنین مادران باردار با مشکل سقط ناخواسته یا بروز انواع بیماری‌های مبهم مواجه می‌شود، بی‌تردید پدیده‌ای جدید اما مرگ آور در شهر‌ها شکل گرفته که توجه و همت مسوولان را بیش از هر زمان دیگری می‌طلبد. پدیده‌ای که هیچ منفعتی در پی ندارد و تنها مرگ را به شهروندان هدیه می‌دهد. پدیده ورود ریزگرد‌ها به شهرهای کشورمان که به اعتقاد من یک موضوع امنیتی در سطح ملی است و دست کمی از جنگ ندارد.»

این بخشی از صحبت‌های وحید نوروزی، کار‌شناس شناخته شده حوزه محیط زیست شهرداری تهران است که از درد جدید موجود در رگ‌های شهر‌ها سخن می‌گوید. اینکه شهروندان به شکلی ناخواسته درگیر جنگی ناملموس شده‌اند که در وهله نخست سلامتی و سپس جانشان را نشانه گرفته است. جنگی تازه نفس با این تفاوت عمده که هیچ گلوله‌ای در آن شلیک نمی‌شود اما به راحتی جان انسان‌ها را می‌گیرد. پدیده‌ای که همه مرگ‌های برخاسته از درون آن، خاموشند و بی‌سر و صدا. جنگ ریزگرد‌ها. ذرات میکرونی بی‌وزن و بو که هر لحظه سموم مختلف را می‌ه‌مان ریه‌های مردم می‌کنند بدون اینکه کاری به سیاست‌های کشور‌ها داشته باشند. ذراتی که هر لحظه می‌توانند قصد از زمین برخاستن، عبور از مرز کشور‌ها و بر آسمان شهر‌ها چنبره زدن، کنند. ذراتی که نفس را از ریه شهروندان می‌دزدند، نگاه‌ها را تیره و تار می‌کنند و خانواده‌ها را داغدار. سربازان جنگی که این روز‌ها شاید هر ایرانی یک بار صدمات ناشی از آن را تجربه کرده و نفسش از دست آن برای لحظه‌ای تنگ شده. بمباران گرده‌های عراقی. در ادامه بخشی از این مصاحبه را که به ابعاد مختلف این پدیده نسبتا طبیعی و مرگ آور پرداخته می‌خوانیم.




سوالی که این روز‌ها از سوی شهروندان مطرح می‌شود این است، ریزگرد‌ها چه هستند که نه به راحتی دیده می‌شوند و نه وزنی دارند اما در بسیاری از مواقع هزاران کیلومتر راه می‌پیمایند و زندگی در شهر‌ها را مختل می‌کنند؟

- اینکه ریزگرد‌ها چه هستند، خیلی نیاز به نظر کار‌شناسی ندارد چرا که یک تعریف مشخص در خصوص این ذرات بسیار کوچک و معلق در هوای شهر‌ها وجود دارد. ریزگرد‌ها ذرات معلق کمتر از دو و نیم میکرون در هوای تنفسی هستند که به راحتی با وزش یک نسیم صبحگاهی جابه جا می‌شوند با این ویژگی که این ذرات، منشا ساخت طبیعی یا مصنوعی در کشور‌ها دارند. البته چرایی این مسئله که ذرات ریزگرد چطور می‌توانند با وزش یک باد کم توان از سطح زمین بلند شوند و هزاران کیلومتر فاصله از صحراهای عربستان یا عراق را با کمک‌‌ همان باد سبک بپیمایند و به شهر‌ها و پایتخت ایران برسد و اختلالات زیادی در قدرت میدان دید، زندگی و سلامت شهروندان به ویژه اقشار حساس جامعه مانند کودکان، کهنسالان به وجود آورند، هنوز مشخص نیست. اما کار‌شناسان محیط زیست به این مهم واقفند که بهترین راه حل غلبه بر این مشکل زیست محیطی، راهکارهای طبیعی و بیولوژیکی است. البته در سال‌های اخیر برخی مسوولان راه حل‌هایی در خصوص محدود کردن تبعات ناشی از ورود ریزگرد‌ها به شهر‌ها مطرح کرده‌اند اما این راهکار‌ها هنوز به تائید کار‌شناسان محیط زیست نرسیده است.

 آیا ریزگرد‌ها با آلودگی‌های موجود در هوای شهر‌ها که هر روزه قابل لمس هستند، متتفاوتند یا منشا تولیدی همسان دارند؟

- به طور قطع متفاوتند. زیرا این دو نوع آلودگی از نظر ساختار و منشاء با آنچه که شهروندان از آلودگی‌های هوای تنفسی مد نظر دارند و بین اکثر شهروندان شناخته شده است، کاملا متفاوتند. عمده تفاوت ریزگرد‌ها با آلودگی‌های هوای شهر‌ها در نحوه تولید نهفته است. منشاء تولید آلاینده‌های هوای تنفسی شهر‌ها، مونوکسید کربن و ذرات معلق هستند که در بیشتر مواقع ابعادشان کمتر از ۱۰ میکرون است و ساخت دست بشرند. یعنی مواد شیمیایی دست ساز بشر سبب تولید این آلودگی‌ها می‌شود اما ریزگرد‌ها در جهت مخالف آلاینده‌های هوا قرار می‌گیرند چرا که به طور طبیعی و بدون دخالت انسان تولید و سبب بروز آلودگی‌های هوای شهری می‌شوند. هر چند در سال‌های اخیر نیز ترکیبات ریزگرد‌ها، حرف‌های ضد و نقیض به گوش کار‌شناسان رسانده به طوریکه در برخی مواقع شنیده‌ها حاکی از آن است در داخل ریزگرد‌ها نیز مولکول‌هایی موجودند که بر نگرانی کار‌شناسان حوزه بهداشت و محیط زیست می‌افزایند. اما هنوز این موارد آلودگی تائید شده منابع علمی نیست.

 پس می‌توان گفت ریزگرد‌ها با آلودگی‌های هوا تنها در منشا تولید تفاوت‌های بنیادین دارند و از نظر آلودگی در یک سطح قرار می‌گیرند‌.

- خیر، این تفاوت‌ها تنها در منشا ساخت این دو پدیده آلودگی زا خلاصه نمی‌شود بلکه تاثیرات گسترده این آلودگی‌های محیط زیستی بر بدن انسان‌ها و موجودات زنده نیز سبب بروز تفاوت‌ها می‌شود. به طور مثال زمانی که در حال قدم زدن در خیابان ذرات درشت آلودگی هوا را تنفس می‌کنیم، سیستم تنفسی بخشی از آن را به صورت خودکار با سرفه‌های سبک و کوتاه مدت یا سخت و طولانی مدت، دفع می‌کند و نمی‌گذارد این آلودگی وارد سیستم تنفسی بدن شود اما ریزگرد‌ها به قدری کوچکند که به راحتی وارد سیستم تنفسی بدن شده و بر عملکرد اعضای داخلی بدن اثر منفی به جا می‌گذارند. اما با این وجود باز ابتدا به ساکن نمی‌توان گفت کدام یک از این آلودگی‌ها، اثر منفی تری بر بدن و سیستم تنفسی دارد یا کدام کمتر، اما هر دو به نوبه خود مشکل زا هستند و بیماری را می‌ه‌مان ناخوانده بدن شهروندان می‌کنند.

با توجه به ابعاد گسترده آلودگی‌های هوا در کشورمان، به نظر می‌رسد اقدامات صورت گرفته تا کنون توانسته دامنه تبعات منفی ورود ریزگرد‌ها به ایران را محدود و در برخی مواقع حرکت این ذرات معلق کوچک در هوا را کنترل کند. حال آنکه زندگی شهروندان عراقی نیز با مشکل آلودگی دست به گریبان است.

در خصوص ریزگرد‌ها و نحوه کنترل آن، بار‌ها گفته‌ام هنوز اقدام ملموس و قابل اجرایی که اثرگذار باشد، چه از سوی مقامات کشور ما و چه عراق صورت نگرفته است. البته بار‌ها مقامات کشور عراق به ایران سفر کرده‌اند یا بالعکس که احتمالا با یکدیگر تفاهم نامه‌هایی در خصوص کنترل این ذرات ریز نیز به امضا رسانده‌اند اما این تصمیمات از روی کاغذ فرا‌تر نرفته و به مرحله اجرا در نیامده است. البته بار‌ها در این زمینه از سوی مقامات کشورمان، نبود امنیت در کشور عراق به منظور اجرای طرح‌های کنترل کننده و ضعف در عزم جدی دولت این کشور با توجه به بافت خاص و شرایط جنگ مانند، علت اصلی ناتوانی مقابله با این پدیده زیست محیطی اعلام شده است.

البته این مسئله قابل توجه است که با آغاز سفر ریزگرد‌ها به کشورهای همسایه عراق به ویژه ایران، وضعیت شهروندان عراقی بهتر از شهروندان دیگر کشورهای همسایه به ویژه ایران نیست و زندگی شهروندان شهرهای مختلف عراق نیز با آغاز پدیده زیست محیطی ریزگرد‌ها تا حدودی مختل می‌شود. به خاطر دارم چند سال پیش به کشور عراق سفر کرده بودم که این سفر مصادف شد با آغاز آلودگی ریزگردی. به طور همزمان در چند شهر ایران نیز ریزگرد‌ها سبب بروز اختلال در زندگی شهروندان شد. وضعیت در کشور عراق به مراتب بد‌تر از شهرهای کشورمان بود به طوری که گاهی اوقات چشم به زحمت توان دید ۱۰ متر جلو‌تر از خود را داشت.

از سویی دیگر به نظر می‌رسد دولت عراق با کمبود یا نبود نیروهای علمی و متخصص در زمینه کنترل و شناخت آلودگی‌های زیست محیطی مواجه است به طوریکه با آغاز حرکت ریزگرد‌ها در شهرهای عراق مثل نجف، کربلا و بغداد، زمانی که رنگ آسمان به قرمز متمایل می‌شود به وضوح رگه‌های آغاز آلودگی هوا از نوع ریزگردی قابل مشاهده است و دولت عراق می‌تواند با در نظر گرفتن تمهیداتی از وسعت آثار مخرب این آلودگی بکاهد. اما در سفرم به این کشور تصورات عامیانه‌ای را از نزدیک دیدم. بسیاری می‌گفتند اتفاق مهمی رخ نداده و تنها رنگ آسمان تغییر کرده و بارش باران در پیش است در حالیکه تیم کار‌شناسان ایرانی به راحتی متوجه شروع حرکت ریزگرد‌ها به سمت کشورمان شدند. در واقع هنوز نگاه کار‌شناسی به مسئله ریزگرد‌ها و تبعات منفی آن در کشور عراق شکل نگرفته است. به همین دلیل نیز همواره تاکید کرده‌ام برای کنترل عواقب و تبعات منفی این پدیده عزم مسوولان کشورمان باید بیش از مسوولان کشور عراق باشد.

 عنی شما معتقدید هنوز مسوولان عراقی به اهمیت این پدیده طبیعی اما مشکل آفرین واقف نیستند و در جهت رفع آن تلاش قابل ملاحظه‌ای انجام نداده و نمی‌دهند؟

- دقیقا، در واقع با وجود تمام مشکلات ناشی از حرکت ریزگرد‌ها در هوای شهر‌ها، اما باز شاهد آن هستیم که رفع مشکل آلودگی این ذرات میکرونی هنوز در اولویت برنامه ریزی‌های دولت عراق قرار نگرفته است. در حالی که هر چه سریع‌تر تا هنوز موج جدیدی از آلودگی‌ها آن هم از نوع ریزگردی در شهر‌ها و پایتخت کشورمان آغاز نشده، ضرورت دارد این مشکل ابتدا کنترل و سپس روش‌های بازدارنده آن به اجرا درآید. به همین دلیل است که این روز‌ها کار‌شناسان حوزه محیط زیست بار‌ها نگرانی خود را از اینکه آلودگی‌های ریزگردی که در ماه‌های گذشته شدت گرفت و هنوز به پایان نرسیده است را ابراز می‌کنند. اما با این وجود می‌بینیم که از درجه اهمیت این پدیده طبیعی اما مشکل آفرین در نگاه مقامات کشورمان کمی کاسته شده و آلودگی ریزگردی به یک موضوع عادی بدل شده است.

درست همین جاست که می‌گویم اگر این مسئله تبدیل به یک موضوع طبیعی در کشورمان شود که هر از گاهی سرو کله‌اش از سمت غرب کشور پیدا و از آسمان شهر‌ها عبور کند، آن وقت است که نگرانی‌ها برای مقابله با این شرایط خاص جوی که رابطه مستقیم با سلامت شهروندان دارد، افزایش می‌یابد به همین دلیل نیز پیشنهاد ورود شورای عالی امنیت ملی به رفع معضلات ریزگرد‌ها را مطرح می‌کنم چرا که وقتی آلودگی ریزگرد‌ها آغاز می‌شود، هوای تنفسی ساکنان بیش از نیمی از شهرهای کشورمان در معرض آلودگی و بیماری قرار می‌گیرد و فعالیت‌های انسانی فلج می‌شود. پس ورود ریزگرد‌ها به هوای شهرهای ایران مساوی با مرگ برخی شهروندان که به یک مشکل امنیتی در بعد ملی بدل می‌شود و همکاری همه مسوولان را می‌طلبد.

 آیا از نظر شما پدیده آلودگی ریزگرد‌ها که برخاسته از دل طبیعت است با جنگ یکی است؟

- بگذارید جواب این سوال را این گونه بدهم. وقتی شاخص استاندارد آلاینده هوای تنفسی شهر‌ها مرز عدد ۲۰۰ را رد می‌کند و در شرایط اضطرار قرار می‌گیرد، وقتی خروج از خانه نوزادان، خردسالان، کودکان، کهنسالان و بیماران آن‌ها را یک قدم به مرگ نزدیک‌تر می‌کند و تحت هر شرایطی ممنوع اعلام می‌شود، وقتی جسم و جان و بالاخص سیستم تنفسی شهروندان، در معرض خطر و ابتلا به انواع بیماری‌های ناشناخته قرار می‌گیرد و از همه مهم‌تر جنین مادران باردار با مشکل سقط ناخواسته یا بروز انواع بیماری‌های مبهم مواجه می‌شود، بی‌تردید پدیده‌ای جدید اما مرگ آور در شهر‌ها شکل گرفته که توجه و همت مسوولان را بیش از هر زمان دیگری می‌طلبد. پدیده‌ای که هیچ منفعتی در پی ندارد و تنها مرگ را به شهروندان هدیه می‌دهد. پدیده ورود ریزگرد‌ها به شهرهای کشورمان که به اعتقاد من دست کمی از جنگ ندارد.

علی رغم اینکه اصابت موشک یا شلیک یک گلوله به سمت شهروندان جان پیر و جوان را در معرض خطر مرگ قرار می‌دهد و در ردیف تهدید‌ها و مشکلات امنیتی قرار می‌گیرد اما به‌‌ همان اندازه حرکت ریزگرد‌ها در هوای تنفسی شهروندان نیز خطرساز و مرگ آفرین است. با این تفاوت که شلیک گلوله مرگی پر سرو صدا در پی دارد و در جهت مخالف تنفس ریزگرد‌ها، مرگی خاموش و بی‌سر و صدا.

در حقیقت مردم به‌‌ همان اندازه که زیر رگبار گلوله کشنده دشمن نمی‌توانند ورزش کنند، با وجود ریزگرد‌ها در هوای تنفسی که می‌بایست پاک باشد نیز نمی‌توانند در بوستان‌ها راه بروند و نرمش کنند. پس به‌‌ همان اندازه که صدای شلیک گلوله آرامش را از جسم و جان شهروندان می‌گیرد، کمبود اکسیژن و هوای پاک نیز آسایش مردم را سلب می‌کند. درست است که قیاس این دو مع الفارغ است اما به نظر می‌رسد جنگ تحمیلی که مردم ایران هشت سال آن را با تمام وجودشان تجربه کردند، بار دیگر در حال تکرار شدن است اما با سبک و شیوهای جدید. تا جائیکه بگوییم حرکت ریزگرد‌ها از سمت عراق به شهرهای ایران، مثل شلیک یک گلوله یا حرکت ماشین جنگی متخاصم است که قصد جان مردم را دارد.

 اگر بگوییم ورود شورای عالی امنیت ملی به مبحث آلودگی ریزگرد‌ها یک امر ضروری است، با در نظر گرفتن این مسئله که تا کنون سازمان محیط زیست عهده دار مقابله با مشکلات آلودگی هوا در شهر‌ها بوده، از حرف‌های شما اینطور استنباط می‌شود که اقدامات این سازمان تا به این لحظه نتوانسته انتظارات کار‌شناسان محیط زیست را برآورده کند. آیا این موضوع صحت دارد؟

- تا حدود زیادی بله. به همین دلیل است که امروز توان اجرایی سازمان محیط زیست را به طور مستقیم و شفاف نقد می‌کنم در حالیکه تا کنون بار‌ها گفته‌ام سازمان محیط زیست اگر کمی بهتر عمل کند، مشکلات محیط زیستی از هر بعد کمرنگ‌تر می‌شود. چرا که با توجه به روند فعالیت‌های این سازمان در سال‌های اخیر به نظر می‌رسد، از یک سو انتظارات مسوولان فعال در حوزه حفظ محیط زیست و از سوی دیگر خواست‌های شهروندان که متضرران اصلی آلودگی‌ها هستند، تحقق نیافته است. البته مسوولان این سازمان بار‌ها به صراحت در اخبار اعلام کرده‌اند توان اجرایی در خصوص کنترل و مقابله با آلودگی‌های ریزگردی را ندارند اما بر اساس قانون اساسی همچنان مرجع اصلی رفع مشکلات آلودگی‌ها و حفاظت از محیط زیست در شهر‌ها هستند.

 یعنی سازمان محیط زیست در چند سال اخیر و هم اکنون نتوانسته از عهده مسوولیت‌هایش به خوبی برآید؟

- بله. به جرات می‌گویم سازمان محیط زیست در ۵ سال گذشته موضوع مهم مبارزه با آلودگی‌های هوای تنفسی شهروندان را‌‌ رها کرده است. مسئله‌ای بسیار مهم که همواره سلامت و رفاه شهری را در معرض خطر قرار داده. دلیل اصلی این مسئله نیز این است که سازمان در قالب برنامه توسعه چهارم و سوم کشور قرار بود در بهبود هر چه بیشتر هوای تهران و دیگر شهر‌ها بکوشد و طرح‌هایی را به اجرا درآورد اما شاهد آن بودیم دو برنامه ۵ ساله نگاشته شده در این زمینه از سوی مسوولان سازمان‌‌ رها و از درجه اهمیت ساقط شدند. یعنی ۱۰ سال از بهترین زمان‌های مدیریت و کنترل آلودگی هوای شهر‌ها به هدر رفته است. یعنی دولت به قانون مصوب در این مبحث عمل نکرد و قوانین مصوب درباره کاهش آلودگی‌های هوا شکل اجرایی به خود نگرفت. به طوریکه تبصره و آئین نامه‌های اجرایی برنامه پنج ساله چهارم نیز در آخرین سال یعنی سال پنجم نوشته شد که این خود گواه بی‌توجهی مسوولان سازمان محیط زیست بود و بازتاب این مسئله که دولت عزمی برای رفع مشکلات در این زمینه نداشته است.

از سویی دیگر سازمان محیط زیست همواره کوشید تا مدیریت اجرایی خود را به دیگر نهاد‌ها هبه کند. البته از اسفند سال ۹۰ شاهد بازگشت دوباره این سازمان به مبحث حفاظت از محیط زیست هستیم تا جائیکه مصوبه‌ای از سوی دولت نیز به این سازمان ابلاغ شده اما همچنان به نظر می‌رسد بهترین زمان‌های مقابله با آلودگی‌های هوای شهر‌ها به ویژه پایتخت چه از منظر ریزگرد‌ها و چه آلودگی‌های تولیدی مصنوعی، به هدر رفته و تنها شهروندان متضرران اصلی این کم کاری و بی‌توجهی هستند.

 به نظر شما این ناکارآیی سازمان محیط زیست نشات گرفته از چه عواملی است؟

- از ابتدای آغاز به کار سازمان تا کنون این نهاد به ظاهر اجرایی بیشتر شکل و شمایل یک ستاد طراح و برنامه ریز را داشته است نه یک مرجع اثرگذار. در همین راستا نیز در سال‌های اخیر شاهد آن بودیم در شرایط خاص و حساس مسوولان این سازمان کوشیدند مثلا در مورد آلودگی هوای شهر تهران از هر طریقی وظایف اجرایی محوله‌شان را به استانداری واگذار کنند یا در شرایط ویژه دیگری مانند نوسازی خودروهای فرسوده، صراحتا عنوان شد مرجعی با توان اجرایی نیستند و بیشتر فعالیت‌هایشان متمرکز طراحی و برنامه ریزی است. به همین بهانه نیز تمام وظایف خود را به نهادهای فعال دیگری در زمینه نوسازی خودروهای فرسوده محول کردند.

از سویی دیگر با استناد به گفته‌های مسوولان این نهاد، در سازمان محیط زیست نه ردیف بودجه مشخص در خصوص رفع مشکلات زیست محیطی و نه قدرت اجرایی در نظر گرفته شده است. در نتیجه به نظر می‌رسد علت این ضعف را می‌توانیم در این دو مورد نیز بیابیم. زیرا با نبود امکانات مالی و توانایی‌های اجرایی، واضح است نه این سازمان بلکه هر نهاد دیگری نیز نمی‌تواند از پس شرح وظایفش برآید. پس لازم است که مسوولان سازمان محیط زیست بسیاری از وظایف محوله را که به غلط تفویض اختیار شده‌اند، به دیگر مراجع ذی صلاح واگذار کنند.

در ساده‌ترین شکل، با بروز هر مسئله خطرساز زیست محیطی، یک نهاد به عنوان مسوول انتخاب و وظایفش شفاف سازی شود. چه بسا با این راهکار به ظاهر ساده، مشکلات زیست محیطی شهر‌ها با سرعت بیشتری پیگیری و برطرف شوند. مسوولیت سازمان محیط زیست می‌تواند به وزارت جهاد کشاورزی با توجه به قدرت اجرایی و توانمندی این وزارتخانه، محول شود تا مشکلات با سرعت بیشتری حل و فصل شوند.

 پس شما معتقدید برای مقابله با مشکلات زیست محیطی شهر‌ها که در راس هرم آن آلودگی ریزگرد‌ها قرار دارد، یک عزم ملی نیاز است و یک سازمان با عملکرد انفرادی قادر به حل این مشکلات نیست تا فرصت‌ها به تهدیدهای شهری بدل نشوند و جان شهروندان بیشتری به خطر نیفتد.

- بله. زیرا به عنوان یک کار‌شناس محیط زیست معتقدم مشکل زیست محیطی شهر‌ها و به طور شاخص آلودگی ریزگرد‌ها، مسائلی ناشناخته، لوکس و تجملی نبوده و نیست که با راهکارهای نظری و تئوری برطرف شود. این مشکل فرا‌تر از گفته‌های مردم کوچه و خیابان است که مثلا می‌گویند چرا حساسیت به خرج می‌دهید، بر فرض محال بادی وزیده و گرد و خاکی بلند شده است. این مشکل یک پدیده زیست محیطی آلوده کننده است که سلامت مردم را نشانه می‌رود و با جان شهروندان سرو کار دارد. با این تفسیر باید هر چه سریع‌تر تا جبهه جدیدی از این آلودگی‌ها به کشورمان اعزام نشده، اهمیت موضوع ریزگرد‌ها بیش از هر زمان دیگری شناسایی، متولی اصلی این مبحث تغییر و با اولویت وزارت جهاد کشاورزی که توانمندی اجرایی بیشتری دارد، دوباره باز تعریف شود.

مسوولان کشور نیز می‌توانند به طور همزمان از طریق دیپلماسی و همکاری با وزارت امور خارجه، مشکلات این ذرات میکرونی متهاجم به هوای کشورمان را برطرف کنند. حتی اگر لازم باشد، مدیران ارشد وزارت امور خارجه نیز با اعزام نمایندگانی به عراق و تشکیل کارگروه‌های تخصصی، ابتدا مقامات این کشور را در خصوص مشکلات زیست محیطی ریزگرد‌ها توجیه کنند و سپس با اعمال روش‌های پیشگیرانه راه را بر ورود این ذرات معلق کم وزن ببندند. حتی اگر لازم باشد، کنوانسیون جدیدی نیز در این خصوص شکل گیرد یا پروتکل تازه نفسی نوشته شود تا در آینده نه چندان دور، بار دیگر شاهد بمباران هوای شهر‌ها توسط ریزگردهای عراقی نباشیم. بار دیگر سایه مرگ و می‌رهای ناگهانی مثل سکته‌های قلبی، مغزی و خفگی بر سر شهروندان سایه نیندازد و سلامت و پاکی به هوای شهر‌ها باز گردد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد