پدیده

مجله اینترنتی

پدیده

مجله اینترنتی

پیامکی از دیار باقی!!


دیروز عصر پیامی برای من آمد که شب خواب را از من گرفت و آن پیامی بود که بسیار محترمانه به بنده اخطار میداد تا از دریافت یارانه خود انصراف بدهم. نمیدانستم ملاک این که بنده چگونه به عنوان یک شخص متمکن شناخته شده ام چه بوده است؛ اما هرچه حساب کردم فکرم به جایی قد نداد بنده یک جوشکار ساده ساختمانی بودم که در سال 82 با هزار زحمت از دستگاههای دولتی سه میلیون وام گرفتم و در زمین متعلق به پدرم در روستایی یک کارگاه جوشکاری زدم وخود را مشغول کار کردم در سال 1386 یک وام اشتغالزایی گرفتم با سود 4 درصد و به مبلغ بیست و پنج میلیون تومان تا کارم را توسعه دهم.

بعد از دریافت وام متوجه شدم که سود دریافتی وام من چندین برابر چهار درصد است و پس از مراجعه به بازرگانی آنها گفتند که پس از عمل به تعهداتت کارمزد وامت برمیگردد که هرگز برنگشت و این اولین کلاهی بود که سرم رفت. پس از دریافت وام با توجه به اقساط ششصد و پنجاه هزار تومانی وام واین که نمیتوانستم با درآمدم از پس این اقساط برایم مجبور شدم تا بخش زیادی از وامم را صرف خرید مواد اولیه کارگاهم (پروفیل) کنم تا پشتوانه ام باشد و در اواخر سال 86 حدود بیست میلیون تز این پول را صرف خرید پروفیل به قیمت هزار و دویست تومان کردم و درست شش ماه بعد این اجناس به قیمت نصفه کاهش یافت و بنده نتوانستم کار خود را ادامه دهم و مجبور به تغیر شغل شدم و کارگاه را با اجاره بسیار اندکی به شخص دیگری دادم و هم اکنون با بدهی اقساط ششصد و پنجاه هزار تومانی در کارگاه دیگری مشغول کارگری هستم و در خانه اجاره ای سکونت دارم و وسیله نقلیه من هم یک عدد ماشین وانت پیکان با قیمتی کمتر از سه و نیم میلیون تومان هست. حال میخواهم بدانم آیا ملاک متمکن بودن من این اقساطم هست یا کارگاهی هست که اجاره آن کمتر از یارانه دریافتی ام هستم و یا وانتی هست که از دوران کاسب بودنم بر جای مانده هست؟


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد