پدیده

مجله اینترنتی

پدیده

مجله اینترنتی

مرگ دانشجویی که برای نجات دختر در حال غرق‌شدن


فرماندار شهرستان بروجرد ادامه داد: پس از غرق‌شدن وی و اعلام خبر آن به نیروهای امدادی، امدادگران عملیات خود برای نجات وی را آغاز کردند اما متاسفانه فردای آن روز نیروهای آتش‌نشان جسد وی را از این منطقه کشف کردند.


ادامه مطلب ...

بدترین بازیکن فصل انتخاب شد


در این نظرسنجی میثاق معمارزاده با بیش از ۴۳۰۰ رای نفر اول شد و جالب اینکه مجموع آرای بقیه گزینه ها، کمتر از ۲۷۰۰ رای بود!
به گزارش آخرین به نقل از گل  دروازه بان پرسپولیس در یک نظرسنجی عنوان بدترین بازیکن فصل تیمش را مقتدرانه به دست آورد!

دروازه بان پرسپولیس در نظرسنجی سایت گل عنوان بدترین بازیکن فصل تیمش را مقتدرانه به دست آورد! در این نظرسنجی میثاق معمارزاده با بیش از ۴۳۰۰ رای نفر اول شد و جالب اینکه مجموع آرای بقیه گزینه ها، کمتر از ۲۷۰۰ رای بود!

مازیار زارع با ۱۵۰۰ رای پایین تر از معمارزاده در رده دوم قرار گرفت و مهرداد اولادی، مهاجمی که این فصل در ۱۰۰۰ دقیقه بازی فقط یک گل زده بود با ۷۰۰ رای سوم شد. باتوجه به نتایجی که این فصل پرسپولیس کسب کرده، انتخاب فقط چهار گزینه برای این نظرسنجی کار سختی به نظر می رسید.

خوروش: فقط 8 درصد ظرفیت ورزشگاه را به استقلالی‌ها می‌دهیم

مدیر تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان تاکید کرد که فقط 8 درصد ظرفیت ورزشگاه فولادشهر را در اختیار هواداران استقلال قرار داده می شود.


خبرگزاری فارس: خوروش: فقط 10 درصد ظرفیت ورزشگاه را به استقلالی‌ها می‌دهیم


رسول خوروش در گفت‌وگویی در خصوص دیدار سه‌شنبه هفته آینده با سپاهان در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا گفت: الجزیره که از گروه استقلال به عنوان تیم اول صعود کرده تیم ضعیف تری نسبت به استقلال بود. دو بار با الجزیره در لیگ قهرمانان بازی کردیم و نتایج خوبی هم گرفتیم. استقلال تیم بهتری نسبت به الجزیره است.

خوروش اضافه کرد: استقلال شناخت بیشتری از ما دارد. با این حال اگر می خواهیم قهرمان شویم نباید هیچ حریفی برایمان فرقی داشته باشد.

مدیر تیم فوتبال سپاهان درباره حضور تماشاگران استقلال در ورزشگاه فولادشهر اصفهان اظهار داشت: قطعا این بار اجازه نمی دهیم بیشتر از 8 درصد به هواداران استقلال تعلق گیرد. با AFC این موضوع را در میان گذاشتیم و آنها به ما این اطمینان خاطر را دادند که همه چیز باید طبق قانون باشد و اگر بیشتر از 8 درصد ورزشگاه به هواداران استقلال اختصاص یابد اجازه برگزاری بازی را نمی دهند. در لیگ متاسفانه این قانون اجرا نمی شود.

و کابوس مرگ چه ابلهانه به سراغ مان می آید...


عشوندی، فرهاد - کابوس است . کابوسی تلخ. کابوس تلخ از دست دادن فرزند ، آن هم برای یک برنامه زنده تلویزیونی.
کابوس مرگ چه ابلهانه از راه می رسد و سه کودک زیبا را با مرگی تلخ از خانواده های شان می گیرد و زندگی شان را می کند سراسر گریه و شیون. «مرگ » و این واژه روزی 100 بار مادری را می کشد که برای چند ساعت دستان فرزندش را ول کرده تا شاهد خنده هایش باشد و تلخ تر اینکه در چند قدمی مادر ، کودک زیر دست و پا می ماند و مادر بیچاره را یارایی نیست برای کمکش. 
حالا با شنیدن خبر فاجعه موهای تن مان سیخ می شود . فحشی می دهیم به آنهایی که اینچنین احمقانه چنین مراسمی را راه انداختند . مجری برنامه را نفرین می کنیم و در دل شاید ناسزایی نثارش. اما آنچه یادمان رفته فرهنگی ست که همه به همراه داریم و هر چند وقت یکبار همین رفتارمان از جایی بیرون می زند و فاجعه ای می سازد هولناک.
پنجم فروردین 1385 را چه زود از یاد بردیم. روز بازی تلخ ایران و ژاپن که 7 هموطن مان در تعطیلات عید ، به دعوت فدراسیون فوتبال و با تبلیغات شبانه روزی صدا و سیمای ملی راه ورزشگاه آزادی را در پیش گرفتند تا در کنار 120 هزار نفر دیگر ، حامی فوتبال ملی مان باشند در راه صعود به جام جهانی. راهی که برای شان بی بازگشت شد و برای خانواده های شان داغی ابدی. 
در پایان آن بازی و شبی که باید برای مان جشنی ملی می شد چه اتفاقی افتاد؟ چه شد که آنها دیگر هیچ وقت به خانه های شان برنگشتند؟ چرا جشن مان کابوس شد؟ مروری بر مطبوعات آن سال ها خیلی ساده یادمان می آورد آن اتفاقات را. کسئولان تامین امنیت بازی دیوار کاذبی برای انحراف جمعیت از محل فرود هلی کوپتر ها ایجاد کرده بودند و در پایان بازی چون هوا تاریک شده بود و هلی کوپتر امکان پرواز نداشت ، دیوار را جمع نکرده بودند. جمعیت شادمان از برد شیرین ملی با هیجان ، می خواند ، می زد و می رقصید و از ورزشگاه خارج می شد که رسید به دیواره مرگ. فشار آنهایی که می خواستند هرچه زودتر به اتوبوس برسند ، جمعیتی چند ده هزار نفره را آوار کرد بر سر آن 7 هموطنی که به فجیع ترین شکل زیر دست و پا جان باختند.
چیزی شبیه به آنچه که در «مناسک حج» هم جان هموطنان مان را گرفت و کام ملتی را تلخ کرد. و این ها همه شباهتی غیرقابل کتمان دارد به صحنه هایی که هر روز در ایستگاه های متروی تهران شاهد شان هستیم. هر روزه در ساعات اوج ترافیک مثلا در ایستگاه صادقیه ، امام خمینی ، دروازه دولت یا... ورود هر قطار به سکو ، چند نفر ممکن است بر اثر فشار جمعیت زیر دست و پا بمانند و دیگر عمری به دنیا نداشته باشند؟ هر روزه چند نفر بر اثر این فشار با جراحت یا شکستگی به خانه های شان می رسند؟ 
این ها ، همه اتفاقاتی است از قبیل آنچه کام ملتی را به بهانه جان باختن این 3 کودک خرمدره ای تلخ کرده . فاجعه ای تراژیک که حالا امروز یکی مثل خسرو معتضد می تواند برای وقوعش قلم در دست بگیرد بنویسد که مجری شیرین زبان برنامه می توانسته به بچه ها بگوید :« نوگلان ، یکی یکی بروید بغل مادران تان.» تا اینگونه اتفاقی نیفتد.
اینکه مجری برنامه چقدر در این اتفاق نقش داشته یا مهمتر اینکه مورخ محترم که خود کمتر از مجری برنامه کودک در همان شبکه تلویزیونی ، آنتن در اختیار ندارد ، چقدر نظرش در این باره صائب است ، حداقل تغییری در حال زار مادران کودکان خرمدره ای ایجاد نمی کند. 
سوال دردناک اما حالا باید از بزرگترهایی پرسیده شود که آن روز در سالن بودند.آنها که برای زودتر رسیدن به چند بسته «پوشک رایگان » جان 3 کودک زیبا را گرفته اند.
درست مثل آنها که برای رسیدن به صندلی خالی مترو حاضرند همه آنهایی را که چند ردیف جلوتر ایستاده اند سر به نیست کنند.
آنها که سال ها قبل در ورزشگاه آزادی برای اینکه خدای ناکرده نرده های فلزی شان نشکند ، مردم را به سمت قتلگاه منحرف کردند تا خدای ناکرده به نرده ها و هلی کوپتر قیمتی ، آسیبی وارد نشود. 
خبرآنلاین

ساخت ساختمان ۶ طبقه در ۲۴ ساعت


http://www.bananews.ir/چینی‌ها که با تولید محصولات مختلف به پایین‌ترین قیمت ممکن، بازار بسیاری از کشورهای جهان را به خاک سیاه نشانده‌اند حالا با یک سرعت باور‌نکردنی وارد عرصه ساخت و ساز ساختمان شده‌اند.

به گزارش بنانیوز یک شرکت چینی اعلام کرده که به زودی می‌تواند یک ساختمان ۶طبقه را در مدت ۲۴ساعت بسازد و تحویل مشتری دهد! این شرکت ساختمان‌سازی که پروژه‌هایش همه را غافلگیر کرده است برای ساخت ساختمان‌ها از قطعات پیش ساخته استفاده می‌کند. آخرین پروژه این شرکت، ساختمانی سه طبقه در منطقه هونان است که ساخت آن در مدت ۸روز به پایان رسید. ژانگ یوآ،مدیرعامل این شرکت اما رؤیاها و طرح‌های بیشتری را در سر دارد. او می‌گوید: این روزها نیاز به ساخت‌ و سازهای سریع و ایمن با حداقل هزینه در همه جای جهان وجود دارد. به گفته ژانگ یو که بنیانگذار این شرکت ساختمان سازی است دیگر در دوره جدید روش‌های زمان‌بر ساختمان‌سازی پاسخگوی نیاز مشتری‌ها نیست.

چند وقت پیش این شرکت در یکی از پروژه‌های مهم خود ساخت هتلی ۳۰طبقه را در ۱۵روز به پایان رساند و نظر همه رسانه‌های جهان را به خود جلب کرد. مدیر عامل این شرکت می‌گوید نیروهایش با تجربه پروژه‌های گذشته حالا می‌توانند ساختمانی ۶طبقه را در یک روز به پایان برسانند.

مقام‌های این شرکت همچنین اعلام کرده‌اند که می‌خواهند ساختمانی ۲۲۰طبقه را که می‌تواند مرتفع‌ترین آسمانخراش جهان باشد را در عرض تنها ۴ماه بسازند!

ساختمان‌سازی مثل بازی بچه‌ها

مهندسان این شرکت نحوه کار خود را شبیه ساختمان‌سازی بچه‌ها با اسباب‌بازی‌هایی مانند لِگو می‌دانند. به گفته آنها همه قطعات ساختمان آماده است و کارگرها در محل ساختمان فقط آنها را بر اساس نقشه تعیین شده سر هم می‌کنند. این ساخت و ساز سریع در حالی صورت می‌گیرد که قیمت تمام شده ساختمان هم از انواع سنتی ارزان‌تر تمام می‌شود و ایمنی ساختمان هم توسط مهندسان تضمین شده است.

ژانگ یوآ،با اشاره به زلزله‌هایی که در چین آمده و کشته شدن افراد بسیاری را به خاطر تخریب ساختمان‌ها را به دنبال داشته می‌گوید که مسئله امنیت و مقاوم بودن ساختمان اولویت ویژه‌ای در کار این شرکت دارد.

ارزان؛ مثل چینی‌های دیگر

کارگران این شرکت می‌گویند یاد گرفتن این روش ساختمان‌سازی خیلی ساده است. آنها باید فقط نقشه را بخوانند و بدانند که قطعات را کجا باید به هم پیچ کنند؛ دیگر خبری از گچ،آجر و مصالح سنتی دیگر نیست. این نحوه ساختمان‌سازی با قطعات پیش ساخته هزینه‌ها را هم پایین نگه می‌دارد. رویترز گزارش داده که با روش این شرکت ساخت و ساز در هر متر مربع ۶۳۵دلار( ۴هزار یوآن) نسبت به روش‌های سنتی ارزان‌تر تمام می‌شود.

سرعت ساخت و ساز را هم که کنار بگذارید هزینه ساخت ساختمانی ۳طبقه توسط این شرکت 2/8میلیون دلار تمام شده که نسبت به روش‌های سنتی در چین ۳۰درصد ارزان‌تر است. علاوه بر این اگر مالک ساختمان بخواهد، این شرکت می‌تواند دوباره اجزای ساختمان را از هم باز کند و آن را در جایی دیگر بنا کند. ساختمان سه طبقه‌ای که کار ساخت‌اش تازه تمام شده قرار است به عنوان کافه‌تریا مورد استفاده قرار بگیرد اما احتمالاً خیلی از کشورهای جهان با این روش باید منتظر واردات خانه‌ها و ساختمان‌‌های ارزان چینی باشند!

تنها هنر او این است که صدایش را ریز و زیر و میو میو می کند!


خسرو معتضد در یادداشتی در روزنامه قدس نوشت:

نبود تفریحات و سرگرمی ها در کشور سبب می شود یک مجری زن برنامه های کودک تلویزیون که تنها هنر او این است که صدایش را ریز و زیر و میو میو می کند و من هیچ هنر خاصی در هنرنمایی ایشان ندیده ام و حتی یک دستور درست و حسابی به کودکان نمی دهد که مثلاً دست خود را پس از رفتن به آبریزگاه بشویید یا دهانتان را پس از غذا خوردن یا هنگام صبح مسواک بزنید.

 وقتی به خرمدره می رود «شو» اجرا کند برگزارکنندگان این برنامه از فرط آزمندی به جای 3000 صندلی برای 4000 صندلی بلیت گران بفروشند و کودکان نازنین مردم را در یک محوطه تنگ گرد آورند و در نهایت نادانی و جهالت و بی رحمی حتی اجازه ندهند پهلوی مادرهایشان بنشینند!

...من وقتی شرح حال کودکان مقتول و مصدوم را خواندم مرتعش شدم. نوگلان زیبا و نوشکفته و دوست داشتنی که در سراسر جهان مورد علاقه و احترام مردم اند در اینجا یا مورد آزارهای سادیستی قرار می گیرند یا خاله شادونه که من نمی دانم ایشان چه هنری جز نازک کردن صدای خود دارد و وقتی به ولایتی می رود که در آنجا هیچ وسیله سرگرمی و تفریح و تفرجی برای کودکان وجود ندارد و با به جا گذاشتن چندین قربانی که من مطمئن هستم نفرین آنان و مادرهایشان دامان عوامل این حادثه را خواهد گرفت.

مگر زبان این خانم که می گوید و در مقام دفاع از خود دلیل می آورد که پس از پایان برنامه این حادثه رخ داد لال بود که قبل از آنکه تشریفش را ببرد با همان شیرین زبانی و صدای نازک خود (گویا از فرصتی که تلویزیون در اختیارش گذاشته حسن استفاده می کند، تور ایرانگردی گذاشته. قرار است شهر به شهر ایران برود و...) آری با همان شیرین زبانی خود که به نظر من بسیار بی مزه است و تکراری و به سن و سال ایشان هم نمی خورد، به بچه ها می گفت: «نازنینان من، سرجایتان بمانید و یکی یکی از سالن خارج شوید.» یا به متصدیان سالن دستور می داد همه درهای سالن را باز کنید و مراقبت نمایید بچه ها به مادرهایشان ملحق شوند. خیر این کار را نکردند، چون عجله داشتند زودتر به گروه بپیوندند و حق و حقوق بابت شو و شیرین زبانی را مطالبه کنند. واقعاً که این پول لعنتی، چه ها که نمی کند.

...من از این خانم و نیز مدیر برگزاری این مراسم می پرسم: ناخدای هر کشتی وظیفه وجدانی دارد هر گاه کشتی در آستانه غرق شدن قرار گرفت تا تخلیه تمام نفرها در کشتی بماند. شما که به نامتان 4000 موجود مظلوم و بی گناه را گردآوردند و با اداره بد سالن باعث مرگ آنان شدند زبانتان مشکلی داشت؟ چرا به بچه ها تذکر ندادید، آرام و بانظم سالن را ترک کنند و به مادران خود ملحق شوند؟