جشن و مراسم سوری یا چهارشنبه سوری، نام واپسین چهارشنبه گاهشماری خورشیدی و یکی از آیینهای ویژه و قدیمی قبل از حلول سال نو است که شب آن با آیینهای نغز و با تمام جنبه های شادی و سرور، مردم دوستی و خیر خواهی همراه بوده اما امروزه این رسوم ماهیت معنوی خود را از دست داده است.
به گزارش مهر، به اعتقار بسیاری از کارشناسان منشأ و زمان پیدایش چهارشنبه سوری دقیقاً مشخص نیست اما تمام محققان بر این نکته اذعان دارند که افروختن آتش به دلایل مختلف در میان فرهنگ و تمدنهای باستانی معمول بوده و کاربردهای "اطلاع رسانی" و "احترام به آتش" را از مهمترین دلایل آن ذکر کرده اند.
در فرهنگ و باورهای ایرانیان باستان نیز روز چهارشنبه آخر سال نحوست داشته و برای رفع نحوست این روز، آتش را که مظهر فروغ ایزدی بوده روشن می کردند و از روی آن می پریدند و این فروغ جاودان را جشن پاکی و طهارت خود می دانستند.
جشن از نظر ایرانیان دوران باستان با مفهوم انجام عقاید و مراسمهای مذهبی هماهنگی داشته و جشن بدون مراسم مذهبی، ذکر دعاها و انجام خیرات و خیرخواهی برای دیگران معنا و مفهومی نداشته است. ایرانیان باستان با همین عقیده و باور خود، جشن نوروز را فارغ از مسائل تقویم و گاهشماری مربوط به آن، نوعی شکر گزاری و سپاسگزاری مذهبی نامیده اند.
با ورود اسلام به ایران، این مراسم و باورها پا برجا ماند؛ زیرا آتش در اسلام نیز جزو مطهرات است و هر چیز ناپاکی که در آتش بسوزد پاک و طاهر می شود. از طرفی، اعراب هر چهارشنبه را نحس می دانند و نحوست این روز را به وسیله افروختن آتش رفع می کنند.
این آیین در سالهای اخیر و به مدد تبلیغات منفی و تغییر ناخواسته در شیوه برگزاری آن رفته رفته کمرنگ شده اما به رغم تغییر و تحولات فرهنگی فراوان در میان مردم مناطق مختلف کشور هنوز هم نشانههایی از آداب و رسوم خاص آن رایج است و در مناطقی مختلفی همچون اردبی، شیراز، کردستان، آذربایجان و... آداب و آیین ویژه و کهن تری برای این جشن وجود دارد.
جشن کهن چهارشنبه سوری ایرانیان در مناطق مختلف کشور به نامهای گوناگونی نیز شناخته می شود: گول چارشمبه (اردبیل)، گوله گوله چارشمبه (گیلان)، کوله چووارشمبه (کردستان)، چووارشمبه کولی (قروه، نزدیک سنندج)، و چارشمبه سرخی (اصفهان) و حتی رسمی بسیار شبیه به مراسم و آیین پریدن از روی آتش به نام (درندز) که ارامنه ایران در روزی ویژه (14 فوریه) برگزار می کنند.
"بایرام پایی" زیباترین مراسم چهارشنبه سوری اردبیل
چهارشنبه آخر سال از زمانهای قدیم در اردبیل به " گل چهارشنبه " مرسوم بوده، زیرا برخلاف چهارشنبه قبل از آن که به " کول چهارشنبه " یعنی چهارشنبه خاکستر معروف است، در این روز همه با خانه تکانی و تمیز کردن منازل خود به استقبال عید نوروز می روند و به خانه های خود رنگ و بوی شادی و نشاط می بخشند و این اولین رسم چهارشنبه سوری در اردبیل است.
از دیگر رسوم زیبایی که از سالها قبل در آیینهای " چهارشنبه سوری " این استان رواج داشته، مراسم خاصی است که طی آن خانوادهها و فامیل و نزدیکان دختری که به خانه بخت رفته، هدایایی را به خانه عروس و دختران ازدواج کرده خود ارسال می کردند.
در سالهای نه چندان دور، خانوادهی عروس هدایای خریداری شده را به همراه غذای مخصوص در سینی مسی بزرگی قرارداده و روی آن را با پارچههای رنگی تزیین و به خانه داماد میفرستادند، این هدایای خریداری شده به همراه غذای مخصوص در میان مردم این منطقه به بایرام پایی معروف است. "بایرام پایی" یکی از مراسم زیبای چهارشنبه سوری اردبیل بوده اما این رسم هم اکنون با شیوهای ساده و البته با تفاوت چشمگیری نسبت به گذشته برگزار می شود.
هم اکنون این سنت دیرینه و دوست داشتنی فراموش شده و یا در حال فراموشی است و به ندرت در برخی از خانوادههای سنتی و پایبند به آداب و رسوم دیده می شود. در این آیین چهارشنبه آخر سال، خانواده عروس و یا هر یک از برادران، عموها و داییها که مستقل بوده اند، شام مفصلی را که شامل پلو، مرغ آب پز یا سرخ شده، کوکو، قیمه گوشت و ماهی دودی بوده، تهیه و به خانه او ارسال می کردند.
بنا به سنت دیرینه و در حضور بزرگ خانواده، پلو و چهار خورشت آماده شده را در دوریها یا بشقابهای چینی می کشیدند و روی آنها را با سرپوشهای مسین جلا داده شده، می پوشاندند و هر یک را همراه با هدایای خود در "مجمع های" مسی بزرگ قرار می دادند.
روی مجمع ها را هم با روپوش های دایره ای مخملی، ترمه ای و یا زری زیبا که با ریسههای طلایی و سیمین کاری دوخته شده بود، میپوشاندند تا خدمتکاران و کارگران مجمعها را بر سر گذاشته به خانه عروس ببرند. حمل مجمع ها با این شیوه جلوه بسیار دلپذیری را به کوچه و بازار غروب چهارشنبه سوری می داد و حرکت و چرخش مجمع ها با رنگهای مختلف، خلسه روحانی به فضا می بخشید.
"قورشاق آتماخ" فالگیری شب چهارشنبه سوری
"فالگیری" از دیگر آیین و رسوم رایج چهارشنبه سوری اردبیل بوده که معمولا در شب چهارشنبه و در بین دو گروه یعنی دختران و پسران انجام می شده است.
آیین اجرا شده در این رسم و نتیجه به دست آمده در واقع تفالی برای دختران و پسران بوده تا سال خوب و بد را تعبیر و تفسیری کنند. در این رسم دختران در اوایل شب، پشت در خانه می ایستادند و سخنان رهگذران را برای خود تعبیر و تفسیر می کردند.
پسران نیز با اجرای مراسم "قورشاق آتماخ" به فالگیری می پرداختند. بدین صورت که کمربندهای پارچهای یا دستمال خود را از پنجره همسایه، دوستان و فامیل به درون اتاق میانداختند و صاحبخانه بدون توجه به هویت صاحب پارچه یا دستمال، مقداری آجیل یا شیرینی - که مقیاس تعبیر و تفسیر بوده - به گوشه آن بسته و به بیرون پرت می کردند.
نا گفته نماند "قورشاخ آتماق" در بیشتر مواقع توسط جوانانی انجام می شده که دختری را دوست داشتند و با این نیت درباره آنچه که به دستمال یا کمربند آنان بسته می شد، تعبیراتی صورت می گرفت.
"سو اوستی" آئینی برای تحکیم دوستی
از دیگر آداب صبح روز چهارشنبه آخر سال می توان به آیین "سو اوستی" یا گذشتن از روی آب اشاره کرد که بر اساس یک سنت دیرینه در این رسم مردم و بویژه جوانها صبح زود برای پریدن یا عبور از روی آب به کنار نهرها میرفتند و از روی آب جاری می گذشتند.
اما مهمترین و بی شک اصلی ترین فلسفه این آیین تحکیم دوستی، مودت، دیدار دوستان و آشنایان و هم صحبتی با آنها در این روز و جشن بزرگ بوده است، زیرا برای اجرای این آیین و پریدن از روی آب جاهایی انتخاب میشد که عرض نهر کمتر باشد، بنابراین در چنین محلهایی ازدحام و کثرت جمعیت بی سابقه می شد.
این ازدحام و کثرت جمعیت سبب می شد که هر کسی دوستان و آشنایان خود را ملاقات کرده و پس از روبوسی و تبریک چهارشنبه سوری، هم صحبت و هم کلام شود.
آیینها و آداب و رسوم شب و روز چهارشنبه سوری و یا سایر جشنها و اعیاد ملی و مذهبی در مناطق مختلف استان اردبیل به مانند سایر مناطق و استانهای کشور، اندکی با هم متفاوت بوده اما ریشه و کاربرد همه آنها یکسان و هم رنگ است.
چنانچه در منطقه شمال استان اردبیل بویژه دشت مغان، مردم پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، به کنار رودخانه می روند، آتشی بر می افروزند و جوانان در آنجا به سوار کاری می پردازند و هنگام بازگشت، زنان ظرفهایشان را از آب رودخانه پر می کنند و به خانه می آورند و آب آن را به حیاط و دور خانه می پاشند تا سال جدید، سالی سرشار از روشنی و زلالی و پاکی باشد.
همچنین مراسم و آیینهای مختلفی در
برگزاری این جشن به چشم می خورد که می توان به تزئین سفره چهار شنبه سوری،
آجیل مشکل گشا، سفره شام، اعتقادات، پریدن از روی آتش، آتش بازی، قاشق
زنی، و.. اشاره کرد. آیینهای کهن ماهیت و شکل معنوی خود را از دست می دهند "قاشق زنی" به عنوان یکی از آداب کهن چهارشنبه سوری از دیگر مراسمی بوده
که بعد از برپایی آتش و پریدن از روی آن و جمع آوری خاکستر توسط جوانان
به اجرا گذاشته می شده است. در این مراسم جوانان با پنهان کردن صورت خود و با سر کردن چادر، ظرفی را
به دست می گرفتند و با مراجعه به منزل همسایه ها و با به صدا درآوردن
صدای خاص، خواهان دریافت آجیل، خشکبار و یا هدایایی می شدند و همسایه ها
نیز با توجه به وسع خود هدایایی در ظرف آنان می گذاشتند. همچنین در مراسم شب "چهارشنبه سوری" پس از چیدن سفره شام که اغلب
خانوادههای ساکن در این منطقه غذاهای مخصوصی متشکل از ماهی و برنج تدارک
می دیدند، سفره مخصوص این شب پهن میشد که طبق رسم در این سفره خشکبار،
آجیل و شیرینی قرارداده و با شمعهای رنگین که ساختن آن مخصوص صنعت کاران
اردبیل بوده است، سفره را تزیین می کردند. این آیینها به قدری محکم و توام با حالات معنوی بوده که حتی برخی از
سالخوردگان منطقه هنوز هم اعتقاد دارند که در روز و شب چهارشنبه سوری نباید
سخنان نا امید کننده ای در میان افراد خانوادهها رد وبدل شود، زیرا
شنیدن سخنان بد در روز و شب "چهارشنبه سوری " در زندگی فرد شنونده تاثیر
دارد. اما امروزه بسیاری از رسوم زیبا و کهن چهارشنبه سوری از بین رفته و یا
در حال فراموشی است و جای این آداب و رسوم را انفجار مواد محترقه و یا
سرگرمیهای زیانبار پر کرده است. اگر سالها پیش آیینهای پاک و صمیمی، مراسمهای نغز و پر نشاط، ارزشگذاری
به پاکی و احترام، فالگیری و صله رحم و "بایرام پایی" شبهای چهارشنبه سوری
را در چشم کودکان خاطره می بخشید، امروز انفجار نارنجکهای دست ساز و
دینامیتهای جنگی خاطره تلخی را از حوادث ناگوار در ذهن بزرگسالان نقش می
زند. و فراموش نکنیم در حالی این آیینها ماهیت و شکل معنوی خود را از دست می
دهند که ثبت جهانی آنها را در فهرست آثار جهانی ادعا می کنیم و بی شک با
بی تفاوتی و روال کنونی، این خواسته تنها یک ادعا خواهد ماند.