آیا امکان دارد که همین حالا که شما این کلمات را می خوانید، گروهی از موجودات اندیشمند درسیاره هایی که ما تا به حال ندیده ایم ، سرگرم زندگی خود باشند ، آیا ممکن است تریلیون ها تمدن ناشناخته در فضا های پهناور عالم پراکنده باشند؟
این پرسش قدمتی دیرینه دارد و پرسشی است که احتمالا از آن هنگام که بشر آنقدر باهوش شد که درباره چنین چیز هایی کنجکاوی کند ، مطرح بوده است. درگذشته تنها راه رسیدن به پاسخ یک پرسش ، ساختن آن پاسخ بود و مردم هم همین کار را می کردند. یونانی های باستان باور داشتند که ستاره ها وسیاره های آسمان شب منزلگاه خدایان و سایر انسان هاست. ازنظر آنها ، سراسر کیهان مسکونی بود.
اروپایی های قرون وستا به هیچ وجه تمایلی به این باور نداشتند که آسمان پر از موجودات اندیشمند است ، چرا که می ترسیدند اهمیت زمین و مردمش نزد خداوند کم شود. دچند قرن گذشته ، این بحث گاه شکل تازه ای به خود می گرفت؛اگر قرار بوده است که فقط یک سیاره کوچک ، مکسونی باشد ، پس چرا خداوند باید چنین عالم پهناوری بسازد؟آیا به این نمی ماند که ساختمانی با۴۰اتاق بسازیم و آن وقت فقط در سر سرای آن چادر بزنیم؟اتلاف این همه فضا برای چیست؟
امروزه نظر سنجی ها نشان می دهد که نزدیک به نیمی از مردم اروپا و آمریکا باور دارند که موجودات فضایی ، جایی در بیرون زمین وجود دارند. احتمال دارد که بسیاری از آنها پس از تماشای فیلم ها ونمایش های تلویزیونی بسیار زیادی که در آنها موجوداتی از سیاره های دیگر به زمین می آیند تا برسیاره ما حاکم شوند یا به نبرد های فضایی بانسل های پس از مابپردازند ، به این نتیجه رسیده باشند. موجودات فضایی که رفتاری دوتانه از خودنشان دهند ،درسینمای ما کم اند ، زیرا نمایش دادن آنها به شکل افرادی بد وبی رحم خیلی بیشتر به کار داستان پردازی می آید آما این دلیل که موجودات فضایی بر پرده نقرهای فراوان ظاهر می شوند اثبات این نکته نیست که آنها در فضا هم فراوان اند. اردک های سخنگو وخرگوش های وراج هم در این فیلم ها زیادند اما در طبیعت از آنها خبری نیست. بنابراین با این که ما بیش از۲۰۰۰سال پس از یونانیان باستان زندگی می کنیم ، هنوز نتوانسته ایم برای این پرسش که آیا ما (تنهاییم) پاسخ بهتری بیابیم. اگر حقیقت را بدانیم ، برای ما بسیار بسیار اهمیت خواهد داشت.
برای مثال اگرمی فهمیدیم که جوامع پیشرفته در کهکشان ما در حال ازدحام اند ، دست کم دورنمایی داشتیم که نقش ما را در این اوضاع نشان می داد. همچنین ، می توانستیم چیز های شگفت آوری از تمدن های پیشرفته ی منظومه های ستاره ایِ دیگر بیاموزیم و شاید به آینده ای بسیار بهتر جهش می کردیم. ازدیگر سو ، اگر معلوم شود که زمین تنها سیاره ای است که موجودات اندیشمند در آن ساکن اند ، با این واقعیت دلهره آور روبه رو می شویم که آینده ی کیهان به طور کامل وابسته به ماست.
پس می بینید که پرسش از امکان وجود مجودات فضایی مهم تر از آن است که صرفا موضوع گفت و گوی سرگرم کننده ای درجمع دوستان شما باشد و البته ، همیشه همینطور بوده است اما فرقی که امروز (یعنی اکنون که به ده دوم قرن21نزدیک می شویم) کرده ، این است که ما برای پاسخ گویی به این پرسش فرصت هایی مبتنی بر مشاهده ، ونه صرفا براساس باور شخصی افراد ، دراختیار داریم. برخلاف یونانیان باستان ، اروپاییان قرون وستا ، یا حتی عالمان فاضل عصر ویکتوریا ، ما برای اثبات وجود موجودات فضایی ، دانش وفناوری در اختیار داریم. البته نباید گفت که ما قطعا موفق خواهیم شد یا اگر در پی اش باشیم خیلی زود به نتیجه می رسیم اما امکان چنین اتفاقی وجود دارد.
تحقیقات ما درباره حیات هوشمندبیرون از زمین ، ما را به سمت ستاره ها می کشاند اما کدام یک از آنها شایسته بررسی وتحقیق اند؟ در کجای این بیابان بی کران فضایی می توانیم به یافتن سیاره های مناسب امید وار باشیم؟ آبادی هایی که موجودات هوشمند بتوانند در آنها رشد ونمو کنند؟ می دانیم که حیات روی زمین با دوام است؛ آن چنان که در شراطی بدتر از کانال های فاضلاب هم تاب می آورد اما به طور کلی چه محدودیت هایی برای حیات وجود دارد؟
به فرض اینکه موجودات فضایی در بیرون از زمین وجوداشته باشند ، آنها چه شکلی هستند؟ آیا توقع آدم کوتوله های خاکستری باچشم های بادامی وکله طاس را داریم؟ امکان دارد که آنها یک هزارپا داشته باشند یا شاید موجوداتی کاملا مصنوعی باشند؛ کامپیوترهای پیشرفته ای که زندگی ابدی دارند و هوش زمینی را مسخره می کنند.
ماجرای اشیای پرنده ناشناس (ufo) وسایر پدیده هایی که برخی ازمردم آنها را گواه حضور موجودات فضایی در زمین می دانند چیست؟ این وبلاگ به راستی هیجان آور است؛ تلاشی پیگیرانه برای دریافتن اینکه آیا ما در کیهان تنهاییم یا نه